مشکلات خاورمیانه و ایران
Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: ایران هر چه بیشتر بر نفوذ خود در خاورمیانه میافزاید
روزنامه آلمانی "زود دویچه تسایتونگ"، به مشکلات خاورمیانه پرداخته و پس از بررسی آنها راهکارهایی نیز برای حل این مشکلات ارائه داده است. در این تفسیر ایران کشوریست که باید در حل مشکلات موجود به آن توجهی ویژه داشت.
روزنامه "زود دویچه تسایتونگ" در شماره روز جمعه دوم ژانویه، از جمله مینویسد که در خاورمیانه معادلات گذشتهی قدرت تغییر یافتهاند. عراق دیگر خطری برای غرب محسوب نمیشود، نفوذ ایران در لبنان افزایش یافته، فلسطینیان دیگر در سازمانی یکپارچه نیستند و اهداف یکسانی ندارند. آنها حتا به دو جناح مقابل هم تبدیل شدهاند و همین عامل است که به نفوذ ایران در منطقه و بخصوص در نوار غزه افزوده است. ایران هم اکنون تنها قدرت منطقه است که زیر بار دکترین آمریکا نرفته و این ابرقدرت را به مبارزه میطلبد. در چنین شرایطی برنامههای اتمی ایران این کشور را قویتر از سابق ساخته است. این برنامهها، حتا در صورتی که ایران به فکر ساخت بمب اتمی هم نباشد، موجب میشوند که همسایگان ایران از این کشور بهراسند و قدرت این کشور را در منطقه بپذیرند.
مفسر روزنامهی "زود دویچه تسایتونگ" سپس به جنگ اسرائیل و لبنان در سال ۲۰۰۶ میلادی اشاره میکند و مینویسد، بیسبب نیست که این جنگ به عنوان سنجش قدرت کشورهای ایران، اسرائیل و حتا آمریکا بهحساب میآید. اما جنگ لبنان نشانگر این موضوع بود که باید واقعگرایی در روابط با کشورهای خاورمیانه حاکم گردد و مشکلات منطقه از راه دستورها و توصیههای یکجانبه حل نشوند. در چنین شرایطی دیگر باید از راه گفتوگوهای دیپلماتیک مشکلات منطقه را حل کرد. و به همین جهت بود که دولت آمریکا از سال ۲۰۰۶ بهتدریج خواستار شروع مذاکره با نیروهای مخالف در عراق و همچنین با سران جمهوری ایران کرده است. و در چنین شرایطی بود که سیاست مذاکره برای تحقق صلح میان اسرائیل با سوریه و تشکیلات خودگردان فلسطین بهتدریج متمرکزتر دنبال شد و مصر نیز واسطهی صلح میان اسرائیل و سازمان افراطگرای ِ اسلامی ِ حماس شد. همچنین عربستان سعودی نیز میانجیگری میان دو شاخه ی جدا شدهی فلسطینیان را به عهده گرفت. و ترکیه نیز میانجی میان سوریه و اسرائیل شد. اما از این اقدامات نمیتوان نتیجه گرفت که دیگر برخوردهای خشونتآمیزی در منطقه نباید بوجود آیند. در نوار غزه، لبنان و عراق، نیروهای آمریکایی، عربستانی و ایرانی برای حفظ نفوذ خود به شدت مبارزه میکنند.
مفسر زود دویچه تسایتونگ در انتها به این سوال پاسخ میگوید که برخورد کشورهای غربی در خاورمیانه چگونه باید باشد. و پاسخ میدهد که در ابتدا نباید تاثیرات کشورهای پراهمیتی چون ایران و عربستان را دست کم گرفت. پس باید بر کوششهای صلح در منطقه افزود. باید قبول کرد که بسیاری از کشورهای منطقه به هیچ وجه خواستار راهحلهای انقلابی و رادیکال نیستند. پس باید به این کشورها تفهیم شود که راه حل نظامی تنها چاره نیست و باید از راه گفتوگو و مذاکره سعی در حل اختلافات کرد. همچنین باید اهدافی مشخص و واضح در پیش روی قرار داد و به این ترتیب اعتماد مردم منطقه را بهدست آورد. اگر کشورهای غربی خواستار کاهش نفوذ ایران در میان فلسطینیان هستند باید از همه طرفهای درگیر بخواهند تا در مورد مشکلات واقعی موجود در خاورمیانه مثل طرح دو کشور همسایه در کنار هم، مشکل بیتالمقدس، مشکل شهرکهای یهودینشین و مشکل مهاجران فلسطینی طرحی روشن و دقیق ارائه دهند. تحقق همین طرحهاست که سبب میشود حماس و ایران نفوذشان در منطقه کاهش یابد
Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: ایران هر چه بیشتر بر نفوذ خود در خاورمیانه میافزاید
روزنامه آلمانی "زود دویچه تسایتونگ"، به مشکلات خاورمیانه پرداخته و پس از بررسی آنها راهکارهایی نیز برای حل این مشکلات ارائه داده است. در این تفسیر ایران کشوریست که باید در حل مشکلات موجود به آن توجهی ویژه داشت.
روزنامه "زود دویچه تسایتونگ" در شماره روز جمعه دوم ژانویه، از جمله مینویسد که در خاورمیانه معادلات گذشتهی قدرت تغییر یافتهاند. عراق دیگر خطری برای غرب محسوب نمیشود، نفوذ ایران در لبنان افزایش یافته، فلسطینیان دیگر در سازمانی یکپارچه نیستند و اهداف یکسانی ندارند. آنها حتا به دو جناح مقابل هم تبدیل شدهاند و همین عامل است که به نفوذ ایران در منطقه و بخصوص در نوار غزه افزوده است. ایران هم اکنون تنها قدرت منطقه است که زیر بار دکترین آمریکا نرفته و این ابرقدرت را به مبارزه میطلبد. در چنین شرایطی برنامههای اتمی ایران این کشور را قویتر از سابق ساخته است. این برنامهها، حتا در صورتی که ایران به فکر ساخت بمب اتمی هم نباشد، موجب میشوند که همسایگان ایران از این کشور بهراسند و قدرت این کشور را در منطقه بپذیرند.
مفسر روزنامهی "زود دویچه تسایتونگ" سپس به جنگ اسرائیل و لبنان در سال ۲۰۰۶ میلادی اشاره میکند و مینویسد، بیسبب نیست که این جنگ به عنوان سنجش قدرت کشورهای ایران، اسرائیل و حتا آمریکا بهحساب میآید. اما جنگ لبنان نشانگر این موضوع بود که باید واقعگرایی در روابط با کشورهای خاورمیانه حاکم گردد و مشکلات منطقه از راه دستورها و توصیههای یکجانبه حل نشوند. در چنین شرایطی دیگر باید از راه گفتوگوهای دیپلماتیک مشکلات منطقه را حل کرد. و به همین جهت بود که دولت آمریکا از سال ۲۰۰۶ بهتدریج خواستار شروع مذاکره با نیروهای مخالف در عراق و همچنین با سران جمهوری ایران کرده است. و در چنین شرایطی بود که سیاست مذاکره برای تحقق صلح میان اسرائیل با سوریه و تشکیلات خودگردان فلسطین بهتدریج متمرکزتر دنبال شد و مصر نیز واسطهی صلح میان اسرائیل و سازمان افراطگرای ِ اسلامی ِ حماس شد. همچنین عربستان سعودی نیز میانجیگری میان دو شاخه ی جدا شدهی فلسطینیان را به عهده گرفت. و ترکیه نیز میانجی میان سوریه و اسرائیل شد. اما از این اقدامات نمیتوان نتیجه گرفت که دیگر برخوردهای خشونتآمیزی در منطقه نباید بوجود آیند. در نوار غزه، لبنان و عراق، نیروهای آمریکایی، عربستانی و ایرانی برای حفظ نفوذ خود به شدت مبارزه میکنند.
مفسر زود دویچه تسایتونگ در انتها به این سوال پاسخ میگوید که برخورد کشورهای غربی در خاورمیانه چگونه باید باشد. و پاسخ میدهد که در ابتدا نباید تاثیرات کشورهای پراهمیتی چون ایران و عربستان را دست کم گرفت. پس باید بر کوششهای صلح در منطقه افزود. باید قبول کرد که بسیاری از کشورهای منطقه به هیچ وجه خواستار راهحلهای انقلابی و رادیکال نیستند. پس باید به این کشورها تفهیم شود که راه حل نظامی تنها چاره نیست و باید از راه گفتوگو و مذاکره سعی در حل اختلافات کرد. همچنین باید اهدافی مشخص و واضح در پیش روی قرار داد و به این ترتیب اعتماد مردم منطقه را بهدست آورد. اگر کشورهای غربی خواستار کاهش نفوذ ایران در میان فلسطینیان هستند باید از همه طرفهای درگیر بخواهند تا در مورد مشکلات واقعی موجود در خاورمیانه مثل طرح دو کشور همسایه در کنار هم، مشکل بیتالمقدس، مشکل شهرکهای یهودینشین و مشکل مهاجران فلسطینی طرحی روشن و دقیق ارائه دهند. تحقق همین طرحهاست که سبب میشود حماس و ایران نفوذشان در منطقه کاهش یابد