سال از شيار اين زخم عميق مي گذرد!
زخمي که تنها مرهمش سرنگوني رژيم جمهوري اسلامي است!
مجازات آمران و عاملان کشتار 67 وظيفه تخطي ناپذير مبارزين بخصوص مبارزين نسل جوان است!
جنايت فراموش نشدني و نابخشودني تابستان 67!
روز جمعه 6 شهريور 1383، به مناسبت شانزدهمين سالگرد کشتار هزاران زنداني سياسي در تابستان ۶۷، خانواده ها و دوستان انقلابيوني که در ميدان مبارزه با رژيم منفور جمهوري اسلامي به اسارت درآمده و اعدام شدند، در گلزار خاوران اجتماع کردند. آنان مزار جانباختگان و تمام منطقه را گل باران کردند. عده زيادي از خانواده ها عکس عزيزان جانباخته خود را حمل مي کردند. در مراسم امسال تعداد زيادي دانشجو و جوان شرکت داشتند. ترکيب جوان شرکت کنندگان باعث مسرت و شادي مسن تر ها بود زيرا نسل جوان را ضامن تسويه حساب با جمهوري اسلامي جنايتکار مي دانند. جمعيت بطور دسته جمعي سرود مي خواند و اتحاد و همبستگي و عزم خود را محکمتر مي کرد. سرود دايه دايه هشداري به دشمن بود که کشتار تبهکارانه تابستان 67 نه فراموش کردني است و نه نابخشودني و اين خلق به حساب هر قطره خوني که ريخته شده خواهد رسيد.
در تابستان 1367 در فاصله اي کمتر از يک ماه چندين هزار زنداني سياسي مرد و زن را اعدام کردند. به جاي تيرباران آنان را به دار کشيدند تا خونشان مانند نهر جاري نشود، صداي گلوله هاي جوخه اعدام طنين نيفکند تا راز اين جنايت سر به مهر بماند، تا خلق از درد تکه تکه شدن جگرش سر به طغيان برندارد. اين هزاران نفر، اين بهترين هاي جامعه ما، بسادگي مي توانستند جان سالم بدر برند بشرطي که به خواستهاي پليد نيري و حاج داوود و فلاحيان و شوشتري و ري شهري و مرتضوي و غيره گردن گذارند، به آرمان هاي خود پشت پا زنند يا رفقايشان را لو دهند و به مداح و خدمت گذار اين دون صفتان تبديل شوند. اما به قول شاملوي بزرگ آنان همدست توده بودند در شکستن زنجيرهايش! پس "به ريش جادوگر آب دهن پرتاب" کردند و بجاي فروختن آينده ي خلق بر طناب مرگ بوسه زدند. آيا اين همه انقلابي گري و آرمان خواهي آنان ذخيره بزرگ و تهي ناشدني ما براي پيمودن راه دشوار و پر پيچ انقلاب نيست؟ آيان مي توان براي بزرگي اين ذخيره اندازه و قيمتي گذاشت؟
در 16 سالي که گذشت، آمران و عاملان کشتار 67 کوشيدند اين واقعه را از حافظه جامعه پاک کنند. رسواياني از قماش خامنه اي و رفسنجاني تلاش کردند نقش خود را در کشتار تا حد مامورين معذوري که از فرمان خميني پيروي مي کردند تنزل دهند. تعداد زيادي از بازجويان و شکنجه گران و مقامات امنيتي دهه 1360 "دوم خردادي"هاي امروز بودند؛ آنان دستان خون آلود خود را شستند و لباس روزنامه نگاري و اصلاح طلبي به تن کردند تا جوانان ناآشنا با وقايع آن دوران را بفريبند. ملي – مذهبي بجاي اعتراض به اين کشتار به "گشايشهاي سياسي" بعد از کشتار 67 چشم دوختند و خائفانه در مورد اين جنايت هولناک سکوت اختيار کردند. دولتها و مطبوعات کشورهاي غرب لب از لب باز نکردند و نگزاردند خبر اين قتل عام به افکار عمومي جهان برسد. اما زخم کهنه بسته نشد و به همت افشاگري مبارزان آزاديخواه و انقلابي، داغ ننگ همچنان بر پيشاني رژيم اسلامي باقي ماند. امروز بعد از 16 سال از کشتار زندانيان سياسي، بحران موجوديت جمهوري اسلامي روزبروز شديدتر مي شود. نسل جديدي به ميدان آمده که هر حرکتش چهاربند اين رژيم را به لرزه در مي آورد. اعتراضات اقشار و طبقات گوناگون در هر گوشه کشور سربلند مي کند و فرو مي نشيند تا بار ديگر بلندتر سرکشد. در ميان همه جبهه هاي مبارزه که بايد عليه جمهوري اسلامي و براي سرنگوني اش پيش برد، حسابرسي بر سر کشتار 67 جايگاه ويژه اي دارد. اين زخمي است که تنها مرهمش سرنگوني رژيم جمهوري اسلامي است.
درود بر خاطره سرخ جانباختگان تابستان 1367
مرگ بر رژيم جمهوري اسلامي!
تو نمي داني غريو يک عظمت
وقتي که در شکنجه يک شکست نمي نالد
چه کوهي است!
تو نمي داني نگاه بي مژه محکوم يک اطمينان
وقتي که در چشم حاکم يک هراس
خيره مي شود
چه دريائي ست!
تو نمي داني مردن
وقتيکه انسان مرگ را شکست داده است
چه زندگي است!
تو نمي داني زندگي چيست، فتح چيست
شاملو _قصيده براي انسان بهمن
گفتگوي ميان مامور اعدام زندانيان سياسي در کشتار 67 و حجت الاسلام جعفر نيري
(رئيس دادگاههاي انقلاب اسلامي مرکز مستقر دراوين در مقام قاضي شرع)
مامور اعدام: « سه دقيقه کافي نيست. وقتي بعد از ده دقيقه آنها را از چنگک پائين مي آوريم بعضي هنوز جان دارند ، لطفا وقت بيشتري براي اين کار بگذاريد »
نيري: « وقت اضافي نداريم. همان 3 دقيقه کافي است »
مامور اعدام : « چرا تير بارانشان نمي کنيم ؟؟ اين که خيلي سريعتر است »
نيري: « اينجا امکاناتمان زياد نيست. وقتي نعش کشها در خيابانها به حرکت در مي آيند خون ازشان راه مي افتد؛ مي خواهيد همه عالم بفهمند ما اينجا چکار مي کنيم؟»
(به نقل از کتاب خاطرات يک زنداني از زندان هاي جمهوري اسلامي – دکتر رضا غفاري)
توضيحات:
گلزار خاوران گورستاني است در جاده خراسان تهران. محوطه بزرگي که ديواري بدور آن کشيده شده است؛ و بخشي از آن گورستان بهائيان است. جمهوري اسلامي به خيال خود براي تحقير زندانيان سياسي کمونيست آنان را در اينجا بدون نام و نشان دفن کرده است. حزب الله به اينجا نام "لعنت آباد خاوران" نام گذاشته بود و خلق آنجا را گلزار خاوران مي خواند.
اسامي برخي از مقامات جمهوري اسلامي در مقطع کشتار 1367
خامنه اي رئيس جمهوري
رفسنجاني رئيس مجلس
محمدي ري شهري وزير اطلاعات
حسين مرتضوي رئيس زندان اوين
فلاحيان قائم مقام وزير اطلاعات
حجت الاسلام جعفر نيري ، رئيس دادگاههاي انقلاب اسلامي مرکز دراوين با مقام قاضي شرع
حاج داود لشگري مسئول امنيت و سرکوب زندان گوهر دشت
اسماعيل شوشتري رئيس سازمان زندان ها
احمد پور محمدي نماينده وزارت اطلاعات در اوين
محمد علي مبشري حاکم شرع زندان اوين و رئيس شعبه دو دادگاه
www.sarbedaran.org