نامه سرگشاده:من همان شاهد «ناپدید شده» مهدی کروبی هستم

ایران ب ب ب

من همان شاهد «ناپدید شده» مهدی کروبی هستم نامه سرگشاده به تمام کسانی که هم درد من هستند.

در این نامه همه ی کسانی که در زندان ها مورد تجاوز قرار گرفته اند به افشاگری گسترده دعوت شده اند ...

سایت اویرنجی، نامه ی سرگشاده ای را منتشر کرده است که به نوشته ی این سایـت مربوط به «شاهد گم شده ی» مهدی کروبی است.
این شاهد که موضوع تجاوز در زندان را برای مهدی کروبی فاش کرده بود، سپس مورد تهدید مقامات امنیتی و قضایی حکومت قرار گرفت و چندی پیش مهدی کروبی خبر از «ناپدید شدن» وی داد. متن این نامه را به نقل از سایت اویرنجی در زیر می خوانید:


من همان شاهد ناپدید شده مهدی کروبی هستم - همان کسی که بارها تهدید به مرگ شد و نترسید و مرگ خود را به سان شهادت دید. سیستم کودتایی وقتی به این نتیجه رسید که از تهدید شخص من چیزی عایدش نمی شود مرا با این تهدید که اگر با کمیته مجلس دیداری کنی خانواده ات در یک تصادف ساختگی کشته خواهند شد مجبور به ترک تهران کرد.
با اعتمادی که به کروبی داشتم و دستخطی که در همان روزهای اول بعد از اولین تهدیدها به این مضمون به او نوشته بودم که اگر بلایی سر من آمد شما مختارید که هرگونه رفتاری را با اسناد تجاوز من انجام دهید؛ در جایی مخفی شدم تا حکومت نتواند سناریوی کثیفی را که در نامه قبلی ام که در سایت اعتماد ملی هست را اجرا کند.
اما اکنون کم کم در حال رسیدن به نقطه ایی هستم که باید خودم را نشان دهم و از تمام هم دردانم بخواهم که نگذارند حکومت به مقاصد شوم خودش برسد. تا بتوانیم از خطری که کروبی و همه شاهدانش را تهدید می کند جلوگیری کنیم- بازی حکومت با گرفتن مرتضی الویری کسی که از مشاورین ارشد مهدی کروبی بود و به اسناد تجاوز دسترسی داشت و همچنین محمد داوری از کسانی که شب و روز فکرش کمک به آسیب دیدگان بود نشانگر عزم جزم حکومت برای پاک کردن صورت مسئله تجاوز هاست.
نامه ی من خطاب به کسانی است که حکومت می خواست غرورشان را له کند؛ قوی ترین مردمانی که وقتی در زیر شکنجه های معمول تاب می آوردند و حکومت نمی توانست آنها را بترساند مورد تعرضی قرارمی گرفتند که حتی در حکومت استالین هم بی سابقه بود مردمانی که مطمئنا تعدادشان کم نیست.
آن زمانی که چندین نفر به مهدی کروبی مراجعه کردند و موضوع برای وی متقن شد هیچکس فکر نمی کرد که شخص مهدی کروبی پس از بی جواب ماندن نامه اش آن را عمومی کند و یک تنه جلوی زورگویی های حکومت بایستد و همه چیزش را در این راه از دست بدهد - حزب، دفتر، روزنامه، سایت، دوستان و همکاران و همه چیز را - کسی که می توانست به راحتی مانند خیلی ها سکوت کند و نکرد و مصلحت مردم را به مصلحت نظام اصلح شمرد و هر چه بیشتر تهدیدش کردند بیشتر ایستادگی کرد.
ضرورت نوشتن این نامه این بود که تحلیل روند رفتاری جمهوری اسلامی بعد از انتخابات نشان از سری جدید سرکوب را دارد، سرکوب برای کسانی که جرات این را پیدا کرده اند تا موضوع را با کروبی مطرح کنند. حکومت می خواهد با دستگیری الویری و بهشتی و داوری - بستن حزب و پلمپ دفتر کروبی آخرین بارقه های امید را هم از زجرکشیدگان بستاند که جرات افشای موضوع تجاوز در جایی پیدا نکنند و دیگر کسی خیال احقاق حقوق توسط حکومت را درسر خود نپروراند.
توجه کرده اید که چرا دیگر اعترافات تلویزیونی پخش نمی شود؟ چون در حال تهیه برنامه ایی برای اعتراف گیری تلویزیونی تجاوز هستند تا بتوانند بگویند همه چیز دروغ بوده است.
این مسئله با صحبت های آقای محمدرضا باهنر که گفته اگر دلایل آقای کروبی مستند نباشد کروبی باید در یک دادگاه محاکمه شود مستدل می شود کسی که می توانست به ما بگوید که از دست من کاری بر نمی آید و به خدا واگذار کنید و خود مانند خیلی ها به حکومت کودتا بپیوندد و از مزایای بی حد و حصر آن برخوردار شود و مانند بعضی اطاعت از رییس دولت کودتا را اطاعت از خدا اعلام کند.
کروبی امروز کروبی دیروز نیست او اکنون مانند حسین امام سوم شیعیان در میان یزیدیانی است که برای بریدن سرش لحظه شماری می کنندو ما همانند مردم کوفه ایی هستیم که اگر از کروبی حمایت نکنیم شیخ و شاهدینش را سلاخی خواهند کرد.
اکنون نوبت ماست. مایی که می توانیم هرکداممان برای یکدیگر یک مهدی کروبی باشیم و نگذاریم با گرفتن مهدی کروبی کل داستان به نفع حکومت تغییر پیدا کند و به حکومت نشان دهیم که با دستگیری موسوی و کروبی چیزی به نفع حکومت تغییر نمی کند چون ما خود اسناد زنده ایی هستیم که راه کروبی را تا احقاق کامل حقوقمان ادامه خواهیم داد.
کاری که همه باید با هم بکنیم این است که با اعتماد به نفس به افشاگری در مورد عملی که با ما انجام شده بپردازیم و بتوانیم به یاری خداوند با اثبات سیتماتیک بودن این عمل دعوایی با عنوان جنایت علیه بشریت در مجامع بین المللی طرح کنیم و این با دوستی دشمنان را به سزای اعمالشان برسانیم.
قبول دارم خیلی طول کشید تا توانستم این موضوع را کمی در ذهنم تحلیل کنم و به کروبی بگویم، آری من هم از طرد شدن و تحقیر شدن می ترسیدم - اما افشاگری این موضوع، تئوریسین های این نوع رفتار را طرد و تحقیر می کند - جامعه اکنون ایران به درجه ایی از شعور رسیده که نه تنها مارا طرد نخواهد کرد بلکه به ما به مانند جانبازان و شهدای راه آزادی نگاه خواهند کرد و ما با سکوت خود توسط آیندگان و فرزندانمان مورد تحقیر قرار خواهیم گرفت و هم اکنون کمک به امحا اسناد و مدارک تجاوز به سازمان دهندگان این رفتار خواهیم کرد، سکوت ما مهر تاییدی به نظر همان هایی است که از ما به عنوان کافر حربی یاد می کنند و به همین استناد همه کار با ما را حلال می شمرند. سکوت ما اجازه ایی است تا اینان بتوانند بازهم اعمال پلیدشان را حاشا کنند و به راحتی به کار خود ادامه دهند و دیگر هیچکس یارای مقابله با این موضوع را نداشته باشد.
نکته ایی که قابل ذکر است این است که تئوریسین هایی که برای اثبات نشدن موضوع همه کار می کنند و به فکر پاک کردن صورت مسئله هستند توانایی از بین بردن همه ما را ندارند و از آنجایی که من خوب می دانم افرادی که به آقای کروبی مراجعه کردند با اینکه تعدادشان قابل توجه است اما مقدار بسیار کمی از کسانی هستند که مورد این شکنجه قرار گرفته اند و بدانید در صورت افشاگری قادر به حذف همه ما نیستند چون تجاوز که فقط مربوط به تهران نیست و در صورت سکوت ما با شواهد و قرائن موجود حکومت جرات دستگیری و حذف همه شاهدین را خواهد داشت و همچنان از این شکنجه که از سال ها پیش در زندان ها انجام می شد باز استفاده می کنند و برادران و خواهرانمان و فرزندانمان در اثر سکوت ما قربانی عملی می شوند که حکومت برای حذف شخصیتی با ما انجام داد- پس احساس شرمندگی را کنار بگذاریم و دست شکنجه گران را برای همیشه از این عمل شوم کوتاه کنیم و کاری کنیم که ما آخرین قربانیان این شکنجه وحشتناک باشیم و عملی انجام دهیم که در پیشگاه خداوند شرمنده نباشیم واز یاد نبریم که الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم.