ایران غلتیده در خون

ایران غلتیده در خون

شهباز نخعی

ایستادگی دلاورانه زنان، مردان و جوانان ایران در برابر نظام جنایتکار و سفاک ولایت مطلقه فقیه جهان را به شگفتی و اعجاب واداشته است.
حتی رهبر خیره سر و خرد باخته حکومت آخوندی نیز گمان نمی برد که پس از یاوه سرایی هایش در خطبه های نماز جمعه و شاخ و شانه کشیدن هایش برای مردم، آنان این چنین دلاورانه و سرافراز در برابر ماشین اهریمنی سرکوب و جنایتش بایستند و پرده حرمتی را که خود او نابخردانه دریده بود تکه تکه کنند و به باد هوا دهند.
جنایات بی شرمانه ای که مزدوران تحت امر سید علی خامنه ای در روز شنبه انجام دادند براستی روی سفاک ترین نظام های استبدادی دنیا را سفید کرد اما نتوانست در عزم و اراده ملتی که پس از سه دهه تحمل صبورانه پایمال شدن حقوق انسانی اش، یکپارچه و یکصدا بپا خاسته تا آنها را از غاصبان جنایتکار بازپس گیرد کمترین خللی ایجاد کند.
صدا و سیمای وقیح و بی آبروی ولایت فقیه، که کارکنان آن براستی باید از نان آلوده به نجاستی که می خورند شرم کنند و دل آشوبه بگیرند، از همان روز به اصطلاح رای گیری -22 خرداد- صفحه کثیف و دروغ پرداز خود را به عبارت «حماسه حضور» آراسته است. بی دلیل نیست که مردم در کوچه و خیابان شعار می دهند:
«رای ما رو دزدیدن، با رای ما پز می دن»!
اما تداوم و استمرار اعتراضات و تظاهرات مردم، حتی پس از عروتیزهای جاهلانه ولی فقیه در خطبه های نماز جمعه، باشکوه و عظمتی که چشم دنیا را خیره کرده، براستی یک «حماسه حضور» است.
این «حماسه حضور» راستین که برای آن بهای سنگینی پرداخت می شود و جانهای عزیز و نازنین نیز قربانی آن می شوند، دارد برای میهن ما و مردم شریف و صبور آن، که در درازای سه دهه حکومت ننگین آخوندی آبرو و اعتبار جهانی خود را باخته و به عنوان مردمانی خشونت گرا، گروگان گیر و حامی تروریزم معرفی شده بودند، به بهترین شکل ممکن اعاده حیثیت می کند.
ایستادگی اعجاب برانگیز مردم ما در برابر نماد ظلم و جهل و نابخردی، به یکباره تمام چرک و کثافتی را که در درازای سالها انفعال صبورانه بر تن شان نشسته و کبره بسته بود شست و قامت پاکیزه، زیبا و رعنای ایرانی را، که در طول هزاره ها مظهر تمدن و دادگری و بخشندگی بوده، در برابر چشمان جهانیان به نمایش گذاشت.
در آینده ای نه دور، زمانی که سید علی خامنه ای جلاد و پرقیچی های جنایتکارش در گوری که خود برای خویش کنده اند دفن شوند و ایران خانم زیبا، سمندروار از خاکستر خویش بپا خیزد، جهانی که امروز با اعجاب به این قهرمانی های شگفت انگیز می نگرد، ناگزیر خواهد بود که در برابر ایران و ایرانی اگر نه کرنش، دستکم تکریم کند و حقی را که این وارثان تمدن نخستین عرضه کننده علم و داد و دهش و حقوق بشر به گردن دنیا دارند به رسمیت بشناسد.
در آن زمان، دیگر دارنده گذرنامه ایرانی را مانند مبتلای به وبا و طاعون نگاه نخواهند کرد و کسی به خود اجازه نخواهد داد که یک ایرانی را به خاطر حکومت غاصبی که با منش او از زمین تا دور دست های آسمان فاصله دارد تحقیر نماید.
در آن زمان، ایران خانم زیبا، که با یاری و جانفشانی فرزندان دلاورش، روسری عقب ماندگی و تحجر را از سر برداشته و مغرور و سرافراز به هیچ کس حتی با عنوان فریبکارانه نماینده و جانشین خدا اجازه نمی دهد که به او تو سری بزند، همچنان که در درازای تاریخ کرده، ره آورد آزادی و حفظ شان انسانی خود را به ملت های دربند دیگر نیز هدیه خواهد کرد و این گرانبهاترین ارمغانی است که ایران غلتیده در خون می تواند به دنیا بدهد.

نویسنده:شهباز نخعی
ایمیل نویسنده:
shahbaznakhai@live.ca