روزنامه نگارانی که از جهنم رژیم فرار کردند:در خارج هم امنیت

مصاحبه "روز" با روزنامه نگاران تازه مهاجر /فرشته قاضي

خروج بیش از 40 روزنامه نگار و عکاس خبری از ایران بعد از انتخابات 22 خرداد، در حالی صورت گرفته که در همین مدت بیش از 35 نفر از همکاران آنان به بند کشیده شده اند. گزارشگران بدون مرز خروج این تعداد روزنامه نگار را "بزرگترین فرار جمعی روزنامه نگاران در بعد از انقلاب اسلامی در سال ١٣٥٧" اعلام کرده است. "روز" در گفتگو با سه روزنامه نگار و عکاسی که ناچار از ترک ایران شده اند، به بررسی وضعیت روزنامه نگاران در ایران و همچنین پس از خارج شدن آنها از کشور پرداخته است.

تعدادی از این 40 روزنامه نگاری که بر اساس آمار رسمی از ایران فرار کرده اند، به امریکا یا کشورهای اروپایی رفته اند، اما خیل عظیمی از آنها در کشورهای همسایه ایران منتظر طی روند پناهندگی خود از سوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و انتقال به کشورهای امن هستند. این روزنامه نگاران در کشورهای همسایه نیز، چندان امنیتی احساس نمی کنند و چندین ماه باید در انتظار به سر برند تا به پرونده های پناهندگی آنان رسیدگی شود و به کشور سوم منتقل شوند.

اما وضعیت ماه های گذشته به چه گونه بود که در حالیکه همه خبرنگاران و عکاسان رسانه های خارجی از ایران اخراج شده و در آرزوی ورود به ایران به سر می بردند، روزنامه نگاران ایرانی ناچار از ترک وطن شدند؟ آنها اکنون در چه وضعیتی به سر می برند ؟ جواد مقیمی و حسین سلمان زاده، عکاسان خبری خبرگزاری فارس و همچنین یکی از خبرنگاران روزنامه توقیف شده اعتماد ملی که از ایران خارج شده و در کشور ترکیه به سر می برند، در این زمینه با "روز" به گفتگو نشسته اند.



ترس از بازداشت و شکنجه

جواد مقیمی که 4 سال عکاس خبری خبرگزاری فارس بوده و عکس های او از اعتراضات مردمی به کودتای انتخاباتی 22 خرداد در نشریات و روزنامه های خارجی منتشر شده است می گوید: ما پیش از وقایع اخیر هم محدودیت ها و مشکلات بسیار زیادی داشتیم و شدت سانسورها و مشکلات از زمان بازداشت مجید سعیدی که دبیر گروه عکس خبرگزاری فارس بود، بیشتر شد.

وی توضیح میدهد: خیلی از حوزه ها اجازه نمیدادند که برویم. مثلا من قبلا نماز جمعه را پوشش میدادم، اما گفتند که "حق نداری بروی چون از پیرمردها عکس می گیری و القا میکنی که فقط چند پیرمرد در نماز جمعه شرکت می کنند و دید و نگاهت ضد انقلابی است". در حالیکه من به عنوان عکاس از واقعیت ها عکس می گرفتم. بعد از راهپیمایی 13 آبان سال گذشته نیز، خبرگزاری فارس، عکس های مرا از خروجی برداشت و من هم همان عکس ها را بر روی وبلاگم قرار دادم و نوشتم "عکس هایی که از خبرگزاری فارس حذف شد" که بعد از آن به شدت برخورد کردند و یک ماه مرا از کار معلق و جریمه مالی کردند و سپس به کمیته انضباطی کشانده و گفتند که "باید نگاهت را تغییر دهی و تو علیه احمدی نژاد کار می کنی" . سپس تعهدنامه ای از من گرفتند و چون در آن مقطع به کار نیاز داشتم این تعهد نامه را امضا کردم.

مقیمی با اشاره به محدودیت های عکاسان خبری بعد از انتخابات 22 خرداد می گوید: مدیران خبرگزاری فارس در جلسه ای به همه عکاس ها هشدار دادند که "حق ندارید در تجمعات حضور یافته و از وقایع عکس بگیرید و اگر کسی حضور بیابد و عکسی بگیرد به شدت با او برخورد می کنیم." اما وقتی دیدم عکاس های رسانه های خارجی را از ایران اخراج کردند و از سویی نمی توانستم نسبت به وقایع بی تفاوت باشم شروع کردم به عکاسی و برای سیپا پرس که به عنوان عکاس آزاد با آنها همکاری میکردم می فرستادم. همزمان به چند رسانه دیگر هم عکس فرستادم و یکی از عکس هایم بر روی مجله تایم منتشر شد و عکس های دیگر من در نشریات فیگارو، نیوزویک و چند روزنامه و نشریه دیگر منتشر شدند.

وی در پاسخ به این سوال که با توجه به هشدار مدیران خبرگزاری فارس، چرا اقدام به این کار خطرناک کردید؟ می گوید: به نوعی احساس مسولیت میکردم و وقتی عکاسان دیگر از ایران اخراج شدند فکر میکردم باید به این رسالت خود عمل کنم. در ابتدا مشکلی نبود اما سر جریان 18 تیر، مجید سعیدی زنگ زد و از من چند عکس درباره درگیریهای این روز خواست و من هم فرستادم و یک روز بعد مجید بازداشت شد. از سوی دیگر یکی از کارکنان فنی خبرگزاری فارس خبر داد که تمام ایمیل های ما در خبرگزاری چک می شود و من هم که عکس ها را برای رسانه های مختلف از طریق ایمیل ارسال کرده بودم و از سوی دیگر مجید هم بازداشت شده بود به وحشت افتادم.

او با اشاره به موج بازداشت روزنامه نگاران و عکاسان می افزاید: در همین ایام بود که جلسه ای در خبرگزاری فارس گذاشتند و مدیر عامل در میان کارکنان صحبت کرد و به یک باره گفت که "ما میدانیم که دو نفر از کارکنان فارس چه عکس هایی را برای رسانه های خارجی فرستاده اند و پول هم گرفته اند و..." این در حالی بود که ما اصلا پولی بابت این عکس ها نگرفته بودیم.

این عکاس خبری، با اشاره به اینکه خبرگزاری فارس متعلق به سپاه است و مدیران آن نیز از اعضای رده بالای سپاه و سپاه قدس هستند، این موضوع را یکی از عواملی ذکر می کند که به واسطه آنها ناچار شده است ایران را ترک گوید.

او توضیح میدهد: از طرفی اسم سیپا در کیفرخواست آمده بود و من هم عکاس آزاد آن بودم از سوی دیگر مجید سعیدی بازداشت شده بود و سخنان مدیر عامل فارس هم که به اینها اضافه شد به شدت مرا به وحشت انداخت ترجیح دادم قبل از اینکه اتفاقی رخ دهد، سریع از ایران خارج شوم.

جواد مقیمی که به صورت قانونی از ایران خارج شده است در این زمینه متذکر می شود که هنوز بحث جلوگیری از خروج افراد از کشور بدین شکل الان که خیلی ها را ممنوع الخروج کردند مطرح نشده بود و من هم از همین فرصت استفاده کردم و زمانی که مشغول درگیریهای خیابانی بودند از ایران خارج شدم.



بازداشت عکاسان خبری، هشدار بود

حسین سلمان زاده، دیگر عکاس خبرگزاری فارس که او نیز به اتفاق جواد مقیمی، روز 28 مرداد از ایران خارج شده است، به "روز" می گوید: من با تمام تهدیدها و مشکلاتی که وجود داشت احساس کردم که بهترین تصمیم حرفه ای خود را گرفته ام و دوربین را به دست گرفته و برای عکاسی به خیابان ها رفتم. یعنی ترجیح میدادم که بعدها حسرت این را نخورم که چرا از این افاقات مهم کشورم عکس نگرفته و کار نکرده ام و بعد از اینکه دولت به خبرنگاران و عکاسان فرصت یک روزه ای داد تا کشور را ترک کنند من شروع به کار کردم و عکس های من در آسوشیتدپرس، رویتر و رسانه های دیگر منتشر شد.

این عکاس خبری، بازداشت مجید سعیدی و ساتیار امامی دیگر عکاس فارس را یک نوع هشدار دانسته و می افزاید: همیشه از میان خبرنگاران و روزنامه نگاران بازداشت میکردند و برای اولین بار بود که به سراغ عکاسان خبری آمده بودند و این موضوع برای ما عکاسان خبری واقعا ترس آور بود. از سوی دیگر اظهارات مدیر عامل خبرگزاری فارس در خصوص شناسایی دو عکاسی که به خبرگزاری ها و رسانه های خارجی عکس میدادند، باعث شد سریع ایران را ترک کنیم.

خروج از کشور به جای زندگی مخفی

یکی از خبرنگاران روزنامه اعتماد ملی نیز که در دوران انتخابات در ستاد انتخاباتی مهدی کروبی فعالیت می کرده درباره علل خروج خود از کشور به "روز" می گوید: به فاصله تنها پنج ساعت از اینکه رای گیری در حوزه های انتخابیه تمام شد، متوجه شدیم که رسانه های جناح حاکم، آمار شگفت انگیزی در مورد پیروزی احمدی نژاد اعلام می کنند. چند ساعت قبل از ان هم چندین سایت اصلاح طلب توقیف و اس ام اس ها مسدود شده بود و بازداشت ها آغاز شد و هر روز نگران تر از روز قبل بودیم تا اینکه شب 27 خرداد در خیابان نزدیک منزلمان و در حالیکه با یکی از دوستانم به صورت تلفنی صحبت می کردم، یک دفعه ریختند سرم و کتک مفصلی خوردم. نیروهای بسیج بودند. اینقدر التماس کردم و دروغ گفتم و کتک خوردم تا بالاخره 4 ساعت بعد مرا بردند دم در خانه و به پدرم تحویل دادند و گفتند که "نگذارید بچه تان فریب خورده "طلحه وزبیر" بشه و..." که منظورشان مهدی کروبی و میرحسین موسوی بود.

وی که به دلیل عدم احساس امنیت مایل به ذکر نام خود نیست، با بیان اینکه "بزرگترین خوش شانسی من این بود که متوجه خبرنگار بودن من نشدند" می افزاید: شب بعد در حالیکه من منزل نبودم ریخته بودند منزل ما و دنبال من بودند و فهمیدم که متوجه شده اند که من خبرنگار هستم و کجا کار می کنم لذا تا مدتها منزل نمی رفتم و رد خانه دوستانم سر میکردم از طرفی هر روز دوستان و همکارانمان بازداشت می شدند و دو بار دیگر نیز به منزل ما رفته بودند که مرا بازداشت کنند. مدام در ترس به سر می بردم و احساس میکردم که دیوارها چشم دارند و مرا می پایند... ترسیده بودم. تا اینکه روی موبایلم زنگ زدند و گفتند که " تو چرا فرار می کنی ما میخواهیم دوستانه با تو هر کجا که می گویی صحبت کنیم " که من از ترس قطع کردم و سیم کارتم را دور انداختم.

این خبرنگار که در عین حال دانشجو نیز هست در ادامه توضیحات خود می افزاید: از حراست دانشگاه هم به من گفتند که "به صلاحت است این ترم ثبت نام نکنی" و من هم دیدم که نه درس می توانم بخوانم و نه کار می توانم بکنم و زندگی مخفی را نیز نمی توانم ادامه بدهم لذا با یکی از دوستان صحبت کردم و ایشان مرا به یک قاچاقچی معرفی کرد و توسط این قاچاقچی از کشور خارج شدم.



نهاد های حقوق بشری چقدر کمک می کنند؟

این خبرنگار روزنامه اعتماد ملی که تاریخ 9 مهر از ایران خارج شده خود را به کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ترکیه معرفی کرده و ثبت نام شده است اما هنوز تاریخ مصاحبه ای برای او تعیین نشده و در بلاتکلیفی به سر می برد. از او درباره کمک سازمان ها و نهاد های حقوق بشری می پرسم می گوید: یکی دو تا تماس ایمیلی و تلفنی با من داشتند اما هنوز نتیجه ای را ندیده ام.

جواد مقیمی و حسین سلمان زاده نیز که 28 مرداد از ایران خارج شده اند یک روز بعد خود را به کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل معرفی کرده اند و بعد از انجام یک پیش مصاحبه، به انها تاریخ مصاحبه برای 4 ماه بعد را داده اند. این در حالی ست که این دو عکاس خبری می گویند بعد از انجام مصاحبه ای با صدای امریکا دچار مشکلات امنیتی در ترکیه شده اند.

جواد مقیمی توضیح میدهد: مزاحمت های تلفنی و تهدید های تلفنی زیادی برا ی خانواده ام در ایران به وجود امده و من نگران انها هستم از سوی دیگر به خانواده ام گفته اند که "ما به راحتی اینها را پیدا می کنیم و دست و پا بسته به ایران می آوریم " که این موضوع به شدت ما را نگران کرده است.

این دو عکاس به یکی از شهرهای کوچک ترکیه فرستاده شده اند و به گفته مقیمی بیش از 700 پناهجوی ایرانی دیگر در این شهر وجود دارند.

او می افزاید: ما در صدای امریکا فقط واقعیت ها را درباره خبرگزاری فارس گفتیم و وقتی که این همه عکس بدون نام عکاس از ایران بیرون می آید مشخص است که در ایران آزادی وجود ندارد اما روزنامه کیهان و رسانه های دولت به شدت شروع به نوشتن علیه ما کردند و تهدید ها آغاز شد و اکنون واقعا امنیت جانی نداریم. به خصوص اینکه ماموران وزارت اطلاعات ایران به راحتی در ترکیه در رفت و آمد هستند و ترکیه هم قرار داد امنیتی با ایران دارد.

این عکاس خبری که این مسائل را دو روز پیش به سازمان ملل اطلاع داده است می گوید: تنها به ما گفتند که می توانیم شهرتان را عوض کنیم در حالیکه ما در کل ترکیه امنیت نداریم و ربطی به این شهر و آن شهر ندارد.

وی در باره حمایت سازمان های حقوق بشری می گوید: تا کنون فقط سی پی جی از ما حمایت کرده و به یو ان درباره ما نامه داده است اما سازمان های دیگر کمکی نکرده اند و از سویی می گویند که این همه خبرنگار و عکاس از ایران خارج شدند اما توجه نمی کنند و اهمیت نمدهند که این خبرنگارها و عکاس ها در چه شرایطی هستند.

حسین سلمان زاده نیز با بیان اینکه در شرایطی به معنای واقعی کلمه "افتضاح" به سر می بریم می گوید: واقعیت موجود این است که ما امنیت نداریم. این همه مراودات امنیتی بین ایران و ترکیه است و نمیدانم چرا یو ان اینقدر رسیدگی به پرونده ها را طول میدهد.

این عکاس خبری می افزاید: سفارت خانه های غربی باید درهای خود را به روی پناهجویانی مثل ما باز کنند و به مساله امنیت جانی ما توجه کنند و روزنامه نگاران و عکاسان خبری هم با مدارک خود به این سفارت خانه ها مراجعه کنند اما متاسفانه این سفارت خانه ها هم افراد را به یو ان پاس میدهند.

آقای سلمان زاده با بیان اینکه این قضیه از چارچوب حقوق بشر دوستانه ای که سیاستمداران غربی از آن دم میزنند به دور است تصریح می کند: ما نمی گوییم که یک تفنگ روی شقیقه ما گرفته اند و منتظر شلیک هستند بلکه می گوییم نگران این هستیم که ما را به نوعی به ایران ببرند و جلوی تلویزیون ها ببرند.