کروبی:برخی بازداشت شدگان

ایران ب ب ب

کروبی گفت : " در جامعه ای که قتل های زنجیره ای روی می دهد و مردم را می کشند و جنازه هایشان را در کنار خیابان رها می کنند ، و یا در جامعه ای که مصطفی مولایی مسئول دفتر بنده را ربوده و او را در کیسه می اندازنند و کتک می زنند دیگر چطور افراد جرات ان دارند که بیایند و این مسائل را مطرح کنند . در جامعه ای که زنی را در پاسداران با ان وضعیت به قتل می رسانند دیگر چگونه مردم احساس امنیت می کنند . " وی افزود : " متاسفم از اینکه مردمی را که به بهانه اعتراض به یک انتخابات بازداشت کرده اند چنین مورد شکنجه قرار داده اند به طوری که من شنیده ام که افراد را در کهریزیک لخت می کردند و چهار دست و پا می نشاندند و سوار بر انها می شدند و به انها می گفتند که صدای حیوانات را در بیاورید اخر این مایه تاسف جمهوری اسلامی است و یا اینکه برخی را دستگر کرده و انها را لخت کرده اند و روی هم خوابانده اند و آب بر روی انها ریخته اند . حتی شنیده ام که هنگامی که افراد را شکنجه می کردند به انها می گفتند با صدای بلند بگویید که مادرتان .... است ، مانند زمان قتل های زنجیره ای که به ان افراد می گفتند بگویید که من بچه مادرم نیستم ! و سپس انها را در بیان ها کتک زده و رها می کنند. واقعا من از طرح چنین مباحثی احساس شرم می کنم . " وی تاکید کرد : " هرگز فراموش نکنیم که مردم ما در جامعه ای زندگی می کنند که خانم دکتر بنی یعقوب را به اتهام ارتباط با مردمی می گیرند و سپس جنازه اش را تحویل می دهند. آیا شما وجود اینها را کتمان می کنید ؟ امروز به جای اینکه این مسائل را پیگیری کنید بدون آنکه تحقیقاتی در صحت و یا سقم مطلبی انجام شود به دفاع از عملکردتان می پردازید ؟ "

======================

سحام نیوز : مهدی کروبی از دستور هاشمی شاهرودی برای رسیدگی به نامه وی به هاشمی رفسنجانی درباره آزار جنسی بازداشت شدگان کهریزک خبر داد وگفت : " آقای هاشمی رفسنجانی نامه را به آقای هاشمی شاهرودی ارجاع داده است و ایشان نیز دستور رسیدگی به این نامه را صادر کرده و از آقای دری نجف آبادی دادستان کل کشور خواسته که با من تماس بگیرد و اعلام کند که نفراتی را به نزد من خواهند فرستاد و نقطه نظرات مرا دریافت کنند تا به مسئولان منعکس شود ."
دبیرکل حزب اعتمادملی در گفت و گویی با سایت سحام نیوز در پاسخ به سوالاتی که در واکنش به انتشار نامه وی به هاشمی رفسنجانی درباره آزار جنسی در کهریزیک بود دلایل نگارش چنین نامه ای را تشریح کرد . کروبی قبل از هر سخنی در پاسخ به کسانی که وی را به خاطر نگارش نامه ای مورد انتقاد واعتراض شدید خود قرار دادند گفت : " کسانی که این روزها به دنبال جوسازی ها هستند فضایی امن و آرام را ایجاد کنند و هیاتی مستقل و بی سرف را هم مسئول رسیدگی به این ماجرا کنند و آنگاه شاهد ان باشند که افرادی که این مسائل را به بنده منتقل کرده اند می آیند و شکایت خود را مطرح می کنند . البته افرادی در این هیات قرار گیرند که کسانی که مورد آزاد قرار گرفته اند و شکایتی دارند نسبت به انها اعتماد داشته باشند و مسایلی که برایشان روی داده را با انها در میان بگذارند و البته اطمینان داشته باشند که این هیات نیز تا آخر از حقوق آنها دفاع می کند."
وی همچنین به پرسش های کسانی جواب داد که از علت نگارش این نامه به هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس مجلس خبرگان می پرسند . وی گفت : " من برای نگارش این نامه به آقای هاشمی دلایل بسیاری داشتم. نخست اینکه ایشان از ارتباط نزدیکی با رهبری برخوردار هستند و بنابراین مطمئن هستم که این مسائل را به ایشان منتقل می کنند . از طرف دیگر خود آقای هاشمی رفسنجانی نیز انتقاداتی را به حوادث اخیر داشت و در نماز جمعه نیز تا حدودی گلایه های خود را مطرح کرد و حتی درخواست کرد تا زندانیان را آزاد کنند . همچنین من طی هفته های گذشته نامه ای را به وزیر اطلاعات و رییس قوه قضائیه نوشته بودم و بنابراین تصمیم گرفتم که این نامه را به ریاست مجلس خبرگان و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بنویسم . در عین حال بنده از قبل از آغاز حرکت نهضت انقلاب با آقای هاشمی آشنا بودم و همواره از قبل و پس از انقلاب با ایشان همکاری و رفاقت داشته ام و من از این حق برخودارم که به ایشان نامه ای را بنویسم البته این ارتباطی به اختلاف سلیقه من با آقای هاشمی ندارد چرا که هرچند ما با هم اختلاف دیدگاه داریم ولی من معتقدم که ایشان از جایگاه خاصی برخوردار است که شاید بتواند کاری کند . همین آقایانی که امروز به آقای هاشمی رفسنجانی هتاکی و انتقاد می کنند شاید از یاد برده اند که ایشان از نزدیک ترین یاران امام بوده اند و حتی زمانی که قرار بود حکم مهندس بازرگان خوانده شود در مراسمی که همه ما حضور داشتیم ایشان کنارامام نشستند و متن حکم را قرائت کردند . "
وی با اشاره به انتشار برخی مطالبی که در ان مدعی شده اند کروبی نامه را زودتر از موعدی که قرار بوده منتشر کرده است، گفت : " من هنگامی که به ایشان نامه نوشتم انتظارم این بود که با توجه به ابعاد فاجعه امیز این مسائل در مدت زمان کوتاهی ایشان پاسخ این نامه را بدهند زیرا و البته از نامه هم دو نسخه تهیه شد که یکی نزد ایشان و دیگر نزد بنده بود . ولیکن بیش از ده روز طول کشید که اقای هاشمی به این نامه پاسخی ندادند . البته این به معنای گلایه از آقای هاشمی رفسنجانی نیست بلکه من احساس کردم که ایشان نخواسته به این نامه پاسخ دهد و یا اینکه بنابر شرایط فعلی و وضعیتی که خود ایشان در ان قرار دارد نمی خواسته که وارد این معرکه شود و من هم بنابر نگرانی نسبت به اخباری که مدام به من می رسید این نامه را منتشر کردم . البته بعدها متوجه شدم که ایشان نامه را به آقای هاشمی شاهرودی ارجاع داده است و ایشان نیز دستور رسیدگی به این نامه را صادر کرده و از آقای دری نجف آبادی دادستان کل کشور خواسته که با من تماس بگیرد و اعلام کند که نفراتی را به نزد من خواهند فرستاد تا نقطه نظرات مرا دریافت کنند و به انها منعکس شود . "
کروبی همچنین افزود : " هنگامی که این نامه منتشر شد برخوردهای متفاوتی صورت گرفت برخی از استقبال کردند ، چرا که می گفتند این باعث شد تا فضا به گونه ای شود که کسانی که در این باره مطالبی داشتند آن را مطرح کنند مانند خبری که یک خانم سنندجی ان را مطرح کرد که من از ذکر نام ایشان خوداری می کنم و آقایان می توانند به سایت ها مراجعه و در این باره آگاهی بیشتری کسب کسب کنند . "
وی افزود :" البته در همین میان کسانی هم بودند که از انتشار ان برآشقتند و قصد ان دارند تا فضایی را ایجاد کنند که کسی جرات بیان مطالبی در این باره را نداشته باشد . یعنی فضایی ایجاد شود که اگر بچه های مردم را می کشند و یا کسی را در زندان مورد اهانت قرار می دهند ، خانواده هایشان را در مقابل در زندان تهدید کرده و کتک می زنند ، به خانه های مردم می ریزند و به اموال آنها خساراتی وارد می کنند کسی جرات طرح این مطالب را نداشته باشد . "
وی گفت : " چرا به جای اینکه چنین فضای رعب و وحشت را ایجاد کنند تا مردم را به سکوت بکشانند فضایی را ایجاد نمی کنند تا اگر مسائلی در این باره وجود دارد و کسانی هستند که شکایاتی دارند ان را در فضای آزاد و امن مطرح کنند . " وی خطاب به مسئولان گفت : " بهتر نیست به جای آنکه برخی در برابر انتشار این نامه چنین موضعگیری و فحاشی کنند به بررسی اصل ماجرا بپردازنند نه اینکه هنوز کمیته پیگری مجلس تشکل نشده است بگویند که محتوی این نامه بررسی و کذب محض است . به نظر من باید مسئولان با شنیدن چنین مسائلی ناراحت باشند ." وی افزود : " اخر شما فضایی ایجاد کرده اید که کسانی که مورد آزار قرار گرفته اند جرات طرح این مباحث را ندارند و حتی شاید در شرایطی قرار گیرند که بیایند و بگویند که در زندان به ما نماز شب یاد می دادند و هیچ شکنجه ای هم روی نداده است ."
کروبی سپس تاکید کرد که باید فضای امنی در جامعه ایجاد شود تا همه آزادانه حرف بزنند ولیکن ابراز تاسف کرد از اینکه در فضایی که اینک شکل گرفته مردم حتی جرات نفس کشیدن هم ندارند . وی به فضایی که در این چند سال اخیر شکل گرفته است اشاره کرد و گفت : " در جامعه ای که قتل های زنجیره ای روی می دهد و مردم را می کشند و جنازه هایشان را در کنار خیابان رها می کنند ! و یا در جامعه ای که مصطفی مولایی مسئول دفتر بنده را ربوده و ان را در کیسه می اندازنند و کتک می زنند دیگر چطور افراد جرات ان دارند که بیایند و این مسائل را مطرح کنند . در جامعه ای که زنی را در پاسداران با ان وضعیت به قتل می رسانند دیگر چگونه مردم احساس امنیت می کنند . " وی افزود : " متاسفم از اینکه مردمی را که به بهانه اعتراض به یک انتخابات بازداشت کرده اند چنین مورد شکنجه قرار داده اند به طوری که من شنیده ام که افراد را در کهریزیک لخت می کردند و چهار دست و پا می نشاندند و سوار بر انها می شدند و به انها می گفتند که صدای حیوانات را در بیاورید اخر این مایه تاسف جمهوری اسلامی است و یا اینکه برخی را دستگر کرده و انها را لخت کرده اند و روی هم خوابانده اند و آب بر روی انها ریخته اند . حتی شنیده ام که هنگامی که افراد را شکنجه می کردند به انها می گفتند با صدای بلند بگویید که مادرتان .... است ، مانند زمان قتل های زنجیره ای که به ان افراد می گفتند بگویید که من بچه مادرم نیستم ! و سپس انها را در بیان ها کتک زده و رها می کنند. واقعا من از طرح چنین مباحثی احساس شرم می کنم . " وی تاکید کرد : " هرگز فراموش نکنیم که مردم ما در جامعه ای زندگی می کنند که خانم دکتر بنی یعقوب را به اتهام ارتباط با مردمی می گیرند و سپس جنازه اش را تحویل می دهند. آیا شما وجود اینها را کتمان می کنید ؟ امروز به جای اینکه این مسائل را پیگیری کنید بدون آنکه تحقیقاتی در صحت و یا سقم مطلبی انجام شود به دفاع از عملکردتان می پردازید ؟ "
وی تاکید کرد : " هنگامی که حضرت علی (ع) توسط ابن ملجم مورد ضربت قرار گرفت حضرت تاکید کردند که مراقب فردی که او را مورد حمله قرار داده باشند و گفتند که چنانچه من زنده نماندم برای قصاص به او یک ضربه بزنید . ولی اینک شاهد ان هستیم در حکومتی که حکومت عدل علی (ع) الگوی ان قرار دارد جوانی را به خاطر انکه شعاری سر داده است با باتوم به شدت مورد ضرب و شتم قرار می دهند و طوری برخورد می کنند که حتی برخی از انها جان می بازند . آیا این رفتارها با حکومت عدل علی (ع)‌ و دین اسلام که دین رافت است سنخیت دارد ؟ "
کروبی با اشاره به توجه امام به چنین مسائلی گفت : " هیچ گاه یادم نمی رود هنگامی که لطف الله میثمی به دستور مرحوم لاجورد ی بازداشت شده بود همسرش نزد من آمد و گفت که به خاطر شرایط فیزیکی اش نمی تواند حتی آشغال گوشه چشم خود را پاک کند . من پس از دیدار با همسر او به همراه احمد آقا به نزد امام رفتم و عین کلام همسر میثمی را مطرح کردم که امام فورا دستور آزادی او را صادر کردند . این درحالی است که اکنون شنیده می شود که در برخی از زندان های ما رفتارهای بدی با زندانیان صورت می گیرد به طوری که زنی که شنیده شده باردار است اینک دچار ناراحتی کلیه شده و یا زندانیان سیاسی را به بند معتادین منتقل می کنند . می گفتند که زندان ها کانون ادم سازی هستند ولی این طوری ادم سازی می شود که هنگامی که فردی را بازداشت می کنند به او می گویند تو را به کهریزیک می فرستیم که در آنجا ادم شوی و زندانیان سیاسی را ارازل و اوباش محسوب می کنند آخر این طوری می توان آدم سازی کرد؟"
وی با انتقاد از اینکه رییس مجلس و رییس کمیسیون امنیت ملی که رییس کمیته پیگیری وضعیت آسیب دیدگان حوادث اخیر است بدون هیچ پشتوانه تحقیقاتی به تکذیب اصل ماجرا پرداختند گفت : " من پیشنهاد کردم که مسولیت پیگیری این حوادث را می پذیرم هرچند که این مسولیت برایم افتخار آور نیست بلکه برایم زجر آور است ولی قصد دارم تا حقایق کشف شود و هیاتی مستقل و بی طرف تشکیل شود تا فضایی ایجاد شود که اگر کسانی هستند که مورد آزاد قرار گرفته اند خودشان بیایند و این مسائل را بازگو کنند تا ریشه این فسادهای اخلاقی و شکنجه های قرون وسطی خشکانده شود . نه انکه مسئولان پیگیری این حوادث در مجلس شورای اسلامی در مدت 24 ساعت و قبل از آنکه کمیته پیگیری جلسه ای را تشکیل دهد به تکذیب محتوای این نامه می پردازنند . من ضمن احترام به ریاست مجلس هشتم جناب آقای دکتر لاریجانی که نسبت به ایشان و پدرشان و پدر خانم ایشان ارادت ویژه ای دارم و آقای علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس هشتم می گویم که قبل از آنکه در اظهار نظری شتاب زده اصل ماجرا را تکذیب کنید حداقل با بنده تماسی می گرفتید یا از من می خواستید که نفراتی را نزد شما بفرستم شاید من اطلاعاتی در این رابطه داشتم . آخر چطور می شود که بدون آنکه تحقیقی صورت گیرد و جلسه ای تشکیل شود می گویید این ماجرا کذب محض بوده است . شما حداقل تحقیق می کردید تا ببینید این کسی که این حرف ها را زده از روی هوی و هوس چنین گفته و یا چون اینکه رای او را در انتخابات نادیده گرفته و تقلب کرده اند می خواهد برای عقده گشایی چنین حرف هایی را بزند و یا اینکه مطلبی دارد و بر اساس مستنداتی این حرف ها را زده و بعدا موضعگیری می کردید . " وی افزود : " در شرایطی که رییس مجلس که سالها من در جایگاه ایشان و دیگر جایگاهها بودم بدون تحقیقی اصل ماجرایی را تکذیب می کند دیگران افراد چطور می توانند بیایند و این مسائل را مطرح کنند و حتی در قبال انچه که گفته اند مورد اهانت قرار گیرند و ابرویشان نیز برود . " وی تاکید کرد : " من احساس می کنم که این موضعگیری های شتاب زده تحت فشار صورت گرفته است زیرا این بزگواران نگران ان هستند که به سرنوشت دیگر دوستان خود در گذشته دچار شوند . چرا که آقای لاریجانی نگران ان است که به سرنوشت دکتر حداد عادل گرفتار شود و او را از ریاست مجلس حذف کنند و یا اینکه آقای بروجردی نگران تکرار سرنوشت دیگر دوستانش چون آقای افروغ در مجلس هفتم که او را از ریاست کمیسیون حذف کردند و یا سرنوشت مجید انصاری و محتشمی پور در مجلس ششم هستند . "
وی گفت : " اخر چرا فضایی ایجاد می شود که حتی وقتی علی مطهری حرفی می زند به او حمله می شود و می گویند که به خون پدرش خیانت کرده است به طوری که حتی کسی دیگر جرات آن را نداشته باشد تا این ماجرا را پیگیری کند."
کروبی با گلایه از قضاوت های عجولانه درباره این نامه گفت : " آخر نباید آقای لاریجانی و بروجردی این قدر شتاب زده درباره محتوی این نامه موضعگیری می کردند و شاید بهتر بود که این دوستان نیز به مانند آقای شاهرودی حداقل هیاتی را می فرستادند تا اصل ماجرا را از من جویا شود ، نه انکه حرف های آقای بروجردی را چهل بار از تلویزیون پخش کنند ولی حتی یک کلمه از حرف های مرا پخش نکنند . بهتر بود که آقای لاریجانی همان کمیته تحقیق و پیگیری را نزد من می فرستادم تا من مستندات و مطالبی که دارم به این کمیته منتقل کنم ."
کروبی با قاطعیت گفت : " من به مسئولان می گویم که هیچ گاه این فحاشی ها و انتقادات من را وادار به سکوت نخواهد کرد من در این 20 سال گذشته از این حرف های درشت بسیار شنیده ام و تا زمانی که زنده هستم از حقوق مردم دفاع خواهم کرد و شما نمی توانید زبان ، دست و قلم بنده را بندید . "
وی گفت : " برخی از اربابان مطبوعات به گونه ای حرف می زنند که گویی با جبرئیل امین حشر و نشر دارند و او برایشان گزارش هایی می آرود و قصد دارند تا فضا به اندازه ای سنگین کنند که دیگر کسی جرات حرف زدن نداشته باشد . " وی افزود : " اینها همان کسانی هستند که نمی گذاشتند تا اصل ماجرای قتل های زنجیره ای برملا شود و افراد می کشتند و سپس پرونده هایی مبنی بر فساد اخلاقی برای آنان درست می کردند و حتی به انها تهمت می زدند ."
کروبی همچنین با اشاره به محتوای این نامه ای که مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته است گفت: " مسائل مختلفی را در این نامه بر اساس مستنداتی که موجود بود منتشر کردم ولیکن در همین باره باید دو نکته را خطاب به مسئولان بگویم . " وی تاکید کرد : " در این مدت اخبار بسیاری دراین رابطه به من رسیده است و در سایت های خبری منتشر شده است که موجب تاسف برای نظام جمهوری اسلامی است و من هم در این نامه پیشنهاد کردم که هرچند پذیرش مسئولیت پیگری این موضوع برای بنده کاری سخت است ولی من حاضرم که این مسئولیت را قبول کنم تا به این موضوعات رسیدگی شود و حتی من در این نامه تاکید کرده ام که انشاءالله چنین اخباری صحت نداشته باشد ولی اگر درست باشد باید هرچه سریعتر رسیدگی شود و من نیز تنها قصد داشتم که در این باره به مسئولان تذکراتی را بدهم ولی نمی دونم که این تذکر بنده چرا تا این حد این آقایان را برآشفت و فحاشی کردند . "
کروبی در تکذیب سخنانی که گفته شده استنادات این نامه تلفن های خوانندگان روزنامه اعتمادملی بوده است گفت : " من از این سخنان تعجب می کنم چرا که یک بار از طرف روزنامه تلفن خوانندگان را به من منتقل نکرده اند و البته تلفن هایی که در این باره به روزنامه شده است پس از انتشار این نامه بوده است وقبل از ان تماسی در این باره نشده بود . بنابراین به این آقایان می گویم که مستندات من کسانی بوده اند که نزد من آمده اند که یا خود مورد آزار قرار گرفته بودند و یا اینکه شاهد بوده و یا کسانی نزد آنها اقرار کرده بودند پس من آدمی نیستم که بدون آنکه مستنداتی داشته باشم و بنابر یک تلفن و یا اینکه کسی حرفی را بدون پشتوانه به من زده باشد چنین نامه ای را بنویسم . "
کروبی همچنین در پاسخ به سوالی در واکنش به مسائلی که درباره نحوه عملکرد وی در بنیاد شهید از سوی رسانه های اصولگرای تندرو مطرح می شود گفت : " طرح این مسائل اهمیتی ندارد و طرح این موضوعات نشان دهنده این است که من پرونده ای ندارم که بخواهند آن را مایه تخریب من قرار دهند و بنابراین به داستان سرایی درباره عملکردهای مدیریتی من می پردازنند در حالیکه کسانی که بنده را می شناسند و با من همراه بوده اند همیشه از من حمایت کرده اند . " وی با اشاره به ماجرای استعفایش از بنیاد شهید گفت : " بنده در دو مرحله از ریاست بنیاد شهید استعفا دادم نخست بعد از فوت امام که حج و بنیاد شهید استعفا دادم ولی رهبری نبپذیرفت و سپس در سال 71 استعفا دادم و با اصرار من رهبری ان را قبول کردند که البته بیت امام و رهبری از جمله آیت الله محمدی گلپایگانی به خوبی در جریان این ماجرا قرار دارند . " وی در ادامه با اشاره به حمایت های خانواده شهدا از وی گفت : " خدا رو شکر که پس از گذشت 18 سال هنوز اکثریت خانواده شهدا هنوز ارتباط خودشان را با من حفظ کرده اند و من به این آقایان پیشنهاد می کنم به جای اینکه خانواده های شهدا را وارد این دعواهای سیاسی کنند بهتر است که دو ماه دیگر از همین مسئول جدید بنیاد شهید بپرسند که کارمندان و خانواده های شهدا از مدیران این بنیاد هنوز نام چه کسی را بیشتر از دیگران به خوبی یاد می کنند . "
وی گفت : " من ازآقایان خواهش می کنم که دیگر این خانواده های معزز شهدا را که با فداکاری های آنها این نظام به پیروزی رسید و تثبیت شد را وارد این دعواهای سیاسی نکنند زیرا آنها به اندازه کافی خودشان مشکلاتی دارند و دیگر نباید انها را وارد این قضایا کرد و من مطمئن هستم که اکثر این خانواده از وضعیتی که در جامعه حاکم شده است رنج می برند . "
کروبی با اشاره به نیت کسانی که این روزها علاقه خاصی به راه اندازی دعواهای سیاسی دارند و آنگاه اصلاح طلبان را به تنش زایی در کشور متهم می کنند گفت : " نزاع بر سر این است که ا اپوزیسیون نظام هستیم ولی من این را می گویم که ما مدافع نظام جمهوری اسلامی با قرائت امام هستیم . ما می گوییم که جمهوریت و اسلامیت باید در کنار هم باشد ولی آنها می گویند که رای مردم زینتی است و حتی این روزها یکی از شخصیت ها گفته که اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خداست که البته من می گویم این حرف ها دربرابر همان پول هایی است که به موسسه این بزگوار سرازیر می شود . از سوی دیگر یکی از نزدیکان همین آقای احمدی نژاد می گوید که او تنها چهار میلیون رای دارد و 20 میلیون باقی مانده منتقد به اصل نظام هستند . " وی تاکید کرد : " من همین جا می گویم که هیچ رییس جمهوری نه آقای احمدی نژاد و نه روسای جمهوری قبلی و یا حتی بعدی نماینده خدا بر روی زمین نیستند و نمی دانم این چه حرف هایی است که زده می شود . " وی با ذکر داستانی گفت : " زمانی برای ناصرالدین شاه بادمجان می آورند فردی که از نزدیکان وی بوده به تعریف از بادمجان می پردازد و ناصر الدین شاه نیز می خورد ولی هنگامی که قصد خروج از اتاق را داشته است از زیاد خوردن بادمجان دل درد میگیرد و آروغ می زند در همین زمان همان فرد شروع می کند در مزمت بادمجان سخن گفتن ، که ناصرالدین شاه به وی می گوید تا حالا که تو از فواید ان سخن می گفتی حالا چه شده است که در مزمت ان حرف می زنی . ان فرد می گوید ان موقع شما از ان خوششتان می آمد و بنابراین من خوب می گفتم ولی حالا شما بدتان آمده ومن باید در مزمت بادمجان سخن گویم که شاید به نوعی شاهد تکرار چنین وقایعی هستیم ."
وی در ادامه به خانواده های شهدا توصیه ای داشت و گفت : " من خودم به این خانواده ها می گویم که وارد این نزاع های سیاسی نشوند . البته در این جا از آقای ضرغامی قدردانی می کنم که در برابر هتاکی به همسر شهید باکری از او دفاع کرد ولی همه خانواده شهدا مانند همسر شهید باکری شناخته شده نیستند که از انها دفاع شود ."
وی تاکید کرد : " من به نسل های جوان تر می گویم که این شرایطی که اکنون در کشور وجود دارد همان اهداف و آرمان های نظام جمهوری اسلامی با قرائت امام نیست و این رفتارها را به نام اسلام و نظامی که بنیان گذار ان امام بوده است ننویسند . چرا که این نظام جمهوری اسلامی همان نظامی است که با وفادا کاری و ایثارگری های بسیاری شکل گرفت . کسانی چون سردار لشکری که 18 سال در زندان های بعثی اسیر بودند و یا اینکه در جبهه ها شهید شدند . کسانی که در تظاهرات های قبل از انقلاب به شهادت رسیدند و اکنون نیز خانواده هایشان از فضایی که در کشور حاکم شده است رنجیده خاطر هستند . "
وی در نهایت تاکید کرد : " من 20 سال است که برای دفاع از حقوق شهروندی و حقوق مردم به عنوان عضو کوچک این نظام تلاش کرده ام و اکنون هم بار دیگر تاکید می کنم که این تهت و افتراها مرا از راهی که بدان اعتقاد دارم جدا نخواهد کرد . "

مصاحبه شاهزاده رضا پهلوی با اشپیگل

ایران ب ب ب

حالا جهان می‌تواند به روشنی ببیند که چگونه آیت‌الله و روحانیان تشنه قدرت از اعتقادات مردم سوء استفاده کردند تا این دروغ بزرگ را که آنها مشروعیت خود را از اسلام دارند، به مردم قالب کنند. دوران این توهم که تنها یک نفر، یعنی خامنه‌ای، می‌تواند به نام خدا قدرت حکومتی را کسب کند، بسر آمده است. اینک بالاترین رهبر مذهبی مشروعیت مردمی خود را از دست داده است. و از آنجا که کم نیستند در میان اعضای ارتش و پاسداران انقلاب که هوادار رهبران مذهبی‌ای هستند که خامنه‌ای را به چالش می‌کشند، پس وی نمی‌تواند حتی روی این حساب باز کند که بتواند یک دیکتاتوری نظامی را برای مدتی طولانی سر پا نگاه دارد.

==================
اشپیگل آنلاین در گفتگویی که با شاهزاده رضا پهلوی در روز 13 اوت منتشر کرده است، به پشتیبانی او از مخالفان رژیم ایران و هم چنین اطمینان شاهزاده رضا پهلوی به اینکه روزی به میهن‌اش باز خواهد گشت، می‌نویسد. این گفتگو را می‌خوانید:

اشپیگل آنلاین: آیا شما با اصلاح‌طلبان و معترضان در ایران تماس دارید؟

شاهزاده رضا پهلوی: من از بیست و نه سال پیش به عنوان مخالف حکومت دینی در ایران فعالیت سیاسی دارم و بیشترین وقت خود را در ارتباط با مردم ایران می‌گذرانم. نه تنها با اصلاح‌طلبان و مخالفان، بلکه هم چنین با مردم عادی ایران که در خاموشی، از بی‌عدالتی و وضعیت نابسامان اجتماعی و اقتصادی رنج می‌کشند. برای من آنها در اولویت قرار دارند.

س: منظورتان این است که شما مستقیم و شخصا درگیر آنچه هستید که در ایران می‌گذرد؟ مگر نه اینکه تظاهرکنندگان می‌خواهند رژیمی را سرنگون کنند، که به نوبه خود پدر شما را سرنگون کرد؟

ج: جنبشی که در روز 12 ژوئن [22 خرداد] متولد شد، بیشترین پشتیبانی را از سوی همه مردم ایران دریافت کرده است. من هم به سهم خود از جنبش مردم حمایت کرده و تلاش می‌کنم صدای آزادیخواهانه آنها را به گوش جهان برسانم.

س: جدیدترین چیزی که شما از ایران می‌شنوید، چیست؟

ج: جدیدترین پدیده این است که روحانیان عالیرتبه آشکارا علیه آیت‌الله خامنه‌ای حرف می‌زنند. منظورم روحانیانی هستند که مرجع تقلیدند و نه فقط به دلیل دانش [مذهبی] و صداقت خود مورد قبول‌اند، بلکه هم چنین به دلیل استقلال‌شان از دولت مورد توجه قرار دارند.

س: از نظر شما بین روحانیان ایران شکاف افتاده است؟

ج: مسلم است. روحانیان وابسته به حکومت که به شهر مقدس قم و مدرسه‌های آن که آشکارا مورد حمایت مالی و قدرت دولتی قرار دارند، وارد می‌شوند، مورد تأیید روحانیان مستقل نیستند چرا که روحانیان حکومتی، به قدرت بیش از تقوا و ایمان علاقه دارند. در نخستین روزهای حکومت دینی، این دوگانگی چندان مشخص نبود. حالا اما با انبوه مردمی که به خیابانها آمده‌اند و به فرمان بالاترین مقام مذهبی به طرزی خشونت‌آمیز سرکوب می‌شوند، فاصله بین این روحانیان بیشتر شده است. روحانیان نمی‌توانند بیش از این سکوت کرده و تماشا کنند که چگونه به نام اسلام در زندانها شکنجه و تجاوز می‌شود. این روحانیان برخلاف ملایان حکومتی از سوی مردم پشتیبانی می‌شوند و نمی‌توانند از احساسات مردم فاصله زیادی بگیرند.

س: آیا این همه به معنی تغییر این دوران است؟

ج: حالا جهان می‌تواند به روشنی ببیند که چگونه آیت‌الله و روحانیان تشنه قدرت از اعتقادات مردم سوء استفاده کردند تا این دروغ بزرگ را که آنها مشروعیت خود را از اسلام دارند، به مردم قالب کنند. دوران این توهم که تنها یک نفر، یعنی خامنه‌ای، می‌تواند به نام خدا قدرت حکومتی را کسب کند، بسر آمده است. اینک بالاترین رهبر مذهبی مشروعیت مردمی خود را از دست داده است. و از آنجا که کم نیستند در میان اعضای ارتش و پاسداران انقلاب که هوادار رهبران مذهبی‌ای هستند که خامنه‌ای را به چالش می‌کشند، پس وی نمی‌تواند حتی روی این حساب باز کند که بتواند یک دیکتاتوری نظامی را برای مدتی طولانی سر پا نگاه دارد.

س: ولی به نظر می‌رسد که رژیم کار خود را پیش می‌برد.

ج: بهترین واژه برای توضیح موقعیت سیاسی در ایران این است که رژیم مات شده است. راه پس و پیش ندارد.

س: شما نقش رؤسای جمهوری پیشین، خاتمی و رفسنجانی را چگونه می‌بینید؟ فکر می‌کنید انتقاد آنها تأثیری داشته است؟

ج: موضوع بر سر این نیست که آنها چه تأثیری می‌گذارند، بلکه بر سر این است که آنها به نوبه خودشان تا چه اندازه از خشم مردم و انتقاد به آیت‌الله خامنه‌ای تأثیر پذیرفته‌اند. ولی من خوشحالم از اینکه آنها دارند در جهت درست حرکت می‌کنند و امروز این را درک می‌کنند که یا باید در کنار مردم باشند و یا در کنار خامنه‌ای.

س: ولی آیا کار بیشتری از دست آنها بر نمی‌آید؟

ج: من امیدوارم که آنها سریعتر و بیشتر از دوگانگی ویژه خود فاصله بگیرند و آنچه را غلط است به صراحت بیان کنند. نه تنها فقط در مورد تصمیمات خامنه‌ای، بلکه درباره کل نظامی که در آن یک نفر می‌تواند شش نفر دیگر را مستقیم و شش نفر دیگر را غیرمستقیم گزینش کند و بعد آن دوازده نفر تصمیم بگیرند که چه کسی می‌تواند نامزد ریاست جمهوری و یا مجلس بشود یا نشود. همان یک نفر است که می‌تواند رئوس نیروهای نظامی، قوه قضاییه، رادیو و تلویزیون و هم چنین بسیاری از مسئولیت‌های دیگر را تعیین ‌کند.

س: چه نقشی اینترنت و رسانه‌های بین‌المللی در این بحران بازی می‌کنند؟

ج: ممنوعیت خبررسانی توسط رسانه‌های بین‌المللی از سوی رژیم، راه و روشی که در برخورد با خبرنگاران در پیش گرفته است، محدودیت شدید فعالیت آنها و اینکه آنها را جاسوس امپریالیسم قلمداد می‌کند، همگی نشان می‌دهد که این رسانه‌ها تا چه اندازه می‌توانند مؤثر باشند.

س: ولی آیا رسانه‌ها خیلی زود پای خود را کنار نکشیدند؟ شما چه انتظاری از رسانه‌ها دارید؟

ج: نخست اینکه زیرپا نهادن حقوق بشر را در ایران افشا کنند. دوم، آنها می‌توانند از طریق پخش خبر، به مردمی که حاکمانشان با ناکامی تلاش می‌کنند آنها را در سکوت و بی‌خبری نگاه دارند، امید بدهند. رسانه‌ها می‌توانند پرده سیاه سانسور را کنار بزنند.

س: شما این موضوع را که با سازمان سیا تماس دارید، تکذیب کردید. ولی با این همه با دولت آمریکا در ارتباط هستید، مگر نه؟

ج: بخشی از وظایف من این است که در صورت لزوم با تصمیم‌گیرندگان سیاسی در تمامی جهان به مشاوره بپردازم. از این زاویه است که من از امکانات مختلف استفاده می‌کنم تا شخصیت‌ها را مطلع ساخته و با آنها درباره مسائل ایران به گفتگو بپردازم.

س: شما از سالها پیش در مریلند زندگی می‌کنید. با این همه موقعیت کنونی را «موقتی» می‌نامید. خانه شما کجاست؟

ج: همه جای ایران خانه من است. آنجا تنها میهن حقیقی من است.

س: آیا امروز امید شما برای بازگشت به ایران بیش از گذشته است؟

ج: من همیشه به این موضوع امیدوار بودم! برای من پرسش هرگز این نبود که آیا به میهنم باز می گردم یا نه، بلکه این بود که کی این بازگشت صورت خواهد گرفت.

س: دلتان می‌خواهد بیشتر در چه نقشی به ایران باز گردید؟ یک نقش سیاسی یا خصوصی؟

ج: رسالتی که برای خود قائلم، با آزادی ایران و زمانی که هموطنانم بتوانند رهبری خود را آزادانه انتخاب کنند، و یک نظام سیاسی دمکراتیک را به انتخاب خودشان تعیین نمایند، پایان می‌گیرد. از آن پس هموطنانم هستند که نقش مرا تعیین خواهند کرد. من به آنها در هر مسئولیتی که بخواهند، خدمت خواهم کرد.

س: آیا به نظر شما واقعا میرحسین موسوی، نامزد شکست‌خورده انتخابات ریاست جمهوری، بهتر از احمدی‌نژاد، نامزد پیروز انتخابات است و یا اساسا با او تفاوت دارد؟

ج: احمدی‌نژاد حقه‌بازی می‌کند، دروغ می‌گوید و در انتخابات تقلب می‌کند. موسوی از تهدیدات بالاترین مقام رهبری روحانی ترسی ندارد. او هنگامی که خواستار شمارش دوباره آرا در شرایط عادلانه و بی‌طرفانه شد، از خود شجاعت نشان داد. البته که بین این دو نفر تفاوت اساسی وجود دارد. اما شما باید موقعیت دشوار موسوی را درک کنید. در حال حاضر وی تا زمانی که یقین نکرده است مبارزه مردم ادامه خواهد یافت، نمی‌تواند آنچه را بگوید یا انجام بدهد که می‌خواهد.

س: فکر می‌کنید ایران باید اجازه داشته باشد که برنامه اتمی خود را پیش ببرد؟

ج: شما نباید فراموش کنید که حق ایران در استفاده غیرانظامی از برنامه هسته‌ای هرگز از او سلب نشده بود تا زمانی که این رژیم دینی پیدا شد. همان کشورهایی که امروز با تحریم دست به تنبیه ایران زده‌اند، در فروش تکنولوژی و رآکتور اتمی به کشور ما با یکدیگر رقابت می‌کردند. هیچ دولت خارجی واقعا هرگز نگفت که ایران حق برخورداری از تکنولوژی اتمی را برای استفاده غیرنظامی ندارد. مشکل در سرشت این رژیم و اهداف غیرقابل اطمینان آن است. جهان برای اعتماد نکردن به رژیمی که تروریست‌ها را در خارج حمایت کرده و همزمان جامعه خودش را سالهاست سرکوب می‌کند، دلایل خوبی در دست دارد. اظهارت نگران‌کننده برخی از زمامداران کلیدی نظام در رده‌های رهبری نیز این آتش را دامن می‌زنند.

س: به این ترتیب پاسخ شما مثبت است؟

ج: موضع من ساده است: ایران به عنوان کشوری که پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضا کرده است، حق دارد برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز خود را داشته باشد. ولی دولت‌های دمکراتیک آینده باید دامنه و امکانات عملی چنین برنامه‌هایی را بر بستر نیازمندی‌های ما به انرژی بررسی کنند و همزمان اعتماد کامل جامعه جهانی را تأمین نمایند.

س: آیا به نظر شما تاریخ درباره پدر شما و حکومت وی ناعادلانه قضاوت کرده است؟

ج: تاریخ تازه باید درباره این دوره از تاریخ قضاوت کند. با توجه به نبود مباحثه همگانی و علنی در این مورد، تا کنون این امکان وجود نداشته است که بتوان نظرات واحساسات را در این باره سنجید. چیزی که من می‌توانم به شما بگویم این است که بسیاری از ایرانیان، از جمله نسل جوان، که هرگز آن دوره را تجربه نکرده است، از زاویه‌ای به قضایا نگاه می‌کند که با آنچه تبلیغات مسموم رژیم تلاش کرده است در سر آنها فرو کند، تفاوت دارد.

س: ولی تصویری که از پدر شما وجود دارد، همه چیزش به تبلیغات مربوط نمی‌شود.

ج: با توجه به منابع تدارکاتی و مالی که در یک کشور نفت‌خیز و انقلابی به کار گرفته شد تا پدر مرا بدنام کنند، به نظر من هیچ انسان منصفی نمی‌تواند بگوید که دوستان و دشمنان وی تا کنون دسترسی برابر به بارگاه دادگاه افکار عمومی و یا به صفحات تاریخ را داشته‌اند. من انتظار ندارم تا زمانی که هر دو طرف حق برابر در اظهار نظر نداشته باشند، قضاوت عادلانه‌ای صورت گیرد.

============

Wednesday, August 12th, 2009 - Spiegel Online International
Reza Pahlavi, son of the late shah of Iran, has lived in exile in the United States since 1979. In an interview with SPIEGEL ONLINE, he reveals how he has aided the recent opposition protests, why he believes Ayatollah Ali Khamenei has lost his legitimacy as supreme leader and his hopes of returning home. SPIEGEL ONLINE: Mr. Pahlavi,

Der druck auf teheran


Der Druck auf Teherans Regime wächst: Die US-Regierung plant einem Bericht zufolge drastische Sanktionen gegen Iran. Sollte Präsident Ahmadinedschad im Atomstreit nicht einlenken, droht dem Land ein Importstopp von Öl und Benzin - Gespräche mit den europäischen Verbündeten laufen bereits.

Washington - Die US-Regierung erwägt einem Bericht der "New York Times" zufolge neue, schmerzhafte Sanktionen gegen Iran. Sollte Teheran das Angebot von Präsident Barack Obama zu Verhandlungen über das iranische Atomprogramm weiter ablehnen, wolle die US-Regierung zu härteren Mitteln greifen, berichtete die Zeitung am Montag.
dpa
Irans Präsident Ahmadinedschad: Neue Sanktionen gegen sein Land?Das Weiße Haus spreche derzeit mit den Verbündeten vor allem in Europa sowie Kongressmitgliedern über die Möglichkeiten drastischer Wirtschaftssanktionen gegen Iran, hieß es weiter. Zu den Maßnahmen könnte demnach gehören, Iran von den Importen von Benzin und anderen aufbereiteten Ölprodukten abzuschneiden.
Auf dem G-8-Gipfel im Juli in L'Aquila hatten die westlichen Industriestaaten und Russland Iran eine Frist bis September gesetzt, um auf das Angebot zu neuen Gesprächen im Atomstreit zu reagieren. Im US-Senat könne Obama bereits mit 71 der 100 Senatorenstimmen für verschärfte Sanktionen rechnen, heißt es. Greifen könnten verschärfte internationale Sanktionen, die vom Uno-Sicherheitsrat beschlossen werden müssen, nur mit der Einwilligung Russlands und Chinas.
US-Sicherheitsberater James Jones habe die möglichen neuen Maßnahmen gegen Iran bei einem Besuch Israels vergangene Woche erläutert, schreibt die "New York Times". Israel drängt den Westen massiv, eine Nuklearmacht Iran auf jeden Fall zu verhindern. In Jerusalem gibt es manche Stimmen, die angesichts der iranischen Drohungen und der Fortsetzung der Atompläne für einen präventiven Militärschlag gegen die iranischen Atomeinrichtungen plädieren.
Die bisher von der Uno beschlossenen Sanktionen gegen Iran zielen vor allem auf Personen und Einrichtungen, die in das iranische Atom- und Raketenprogramm eingebunden sind.
FORUM
Diskutieren Sie mit anderen SPIEGEL-ONLINE-Lesern!
Derweil sind die politischen Unruhen in Iran wieder aufgeflammt. Nur wenige Stunden nach der offiziellen Bestätigung der Wiederwahl Ahmadinedschad protestierten am Montag wieder Tausende Iraner gegen das Wahlergebnis. Die Regierungsgegner versammelten sich an einem Platz am Rande des Zentrums von Teheran. Nach Angaben von Augenzeugen versuchten Sicherheitskräfte, die Protestierenden auseinanderzutreiben.
Zuvor hatte der oberste Führer des Irans, Ajatollah Ali Chamenei, den umstrittenen Wahlsieg Ahmadinedschads vom 12. Juni in einer offiziellen Zeremonie bestätigt - ihm aber den traditionellen Handkuss verweigert. Der alte und neue Staatschef soll am Mittwoch vereidigt werden.

پیام شاهزاده رضا پهلوی برای پیوند ارزش های ملی



دهم امرداد ماه ۱۳۸
هم میهنانم،آزادی خواهی، داد جویی مهر به همنوع و سر فرو نیاوردن در برابر زور و ستم،همواره از برجسته ترین ویژگی های تمدن ایرانزمین بوده است. جنبش آزادی خواهی امروز شما نیز، که سبزی و خرمی روح ملی را به عنوان نماد آن برگزیده اید،در عین یگانگی و بی همتایی اش، ادامۀ درخشان ترین رویدادهای تاریخ ملی ماست.ایرانیان،امروز، ایران ما در یکی از حساس ترین دوران تاریخی اش به سر می برد.و همبستگی، در کنارپافشاری بر والاترین اصول ،همچون مردم سالاری،بردباری، عدم خشونت، و جدایی دین از حکومت،یک ضرورت شمرده می شود. ما،همگی،در یک آزمون بزرگ تاریخی به سر می بریم،و من شکی ندارم که از آن با همدلی و هم اندیشی یکدیگر پیروز و سرفرازتر از همیشه برون خواهیم آمد.عزیزانم،جنبش سبز دموکراسی خواهی،از آن یکایک فرزندان آزادیخواه ایران است.این جنبش، جنبشی است فرای این و یا آن پسند سیاسی باور دینی و یا هرامر ویژه و جدا کنندۀ دیگر .این جنبش در گوهراش، همانگونه که پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایرانزمین و سرود ملی مرزپر گهر،برایند همۀ تاریخ ماست، چکیده ای، از لحظه لحظۀ عرق ریزان روح ملی.همان گونه که این پرچم به هیچ حزب، گروه یا نظام سیاسی ویژه ای تعلق ندارد،و فارغ از هر باور دینی و جهت گیری سیاسی از آن همۀ ایرانیان است، همان گونه که سرود پرشکوه مرزپر گهر،به هیچ دستۀ عقیدتی و دستگاه فکری ویژه ای تعلق ندارد و سرودی است برآمده از ژرفنای جان یکایک ما،جنبش سبز آزادگی نیز، فصل مشترک همۀ ماست، بی هیچ مرز و استثنایی.هم میهنانم،من عمیقا بر این باورم که پرچم شیر و خورشید نشان ایرانزمین،در کنار سرودملی و سبزی جنبش زیبا و پر شکوه شما،می توانند سه ضلع جدایی ناپذیریک مثلث واحد باشند.هرگز فراموش نکنیم، ما، همگی یکی هستیم و رمز پیروزیمان نیز، نهفته در همین یگانگی است.ایران را، آبادتر از همیشه، با هم باز خواهیم ساخت.خداوند نگهدار ایران بادرضا پهلوی

آلمان:جلسه بزرگداشت جان باختگان اعتراض ها و تظاهرات مردم علیه حاکمیت متقلب



گزارش دریافتی :
گزارشی ازجلسه بزرگ داشت جان باختگان اعتراض ها و تظاهرات مردم علیه حاکمیت متقلب بوخوم / آلمانفردا افق چونان همیشه شعله ور و خونی ست ! (مانی)امید سلاح پیروزی است ! (مصداقی)با همه اختلاف نظر ها، پیوستن به جنبش نسل جوان در ایران (کاخساز) محسن مقصودیبه دعوت گروهی از ایرانیان آزادیخواه ، جلسه ای برای بزرگ داشت جان باختگان تظاهرات و اعتراض های میلیونی مردم علیه تقلبات گسترده دولت احمدی نژاد و حمایت همه سویه "ولی مستبد فقیه"/ علی خامنه ای از آن، در شامگاه جمعه 9 مرداد 88 در شهر بوخوم، برگزار گردید. پنجاه تن از هم میهنان حاضر در سالن، خود را در کنار تصاویر بزرگی از جوانانی می یافتند که با گلوله ماموران لباس شخصی و یا زیر شکنجه جلادان ولی فقیه در زندان ها کشته شده بودند. تصاویر جوانانی که با زیبایی و عطر گل های رز و نورو گرمای شعله های شمع آذین یافته ، شورزندگی و شوق رهائی را فریاد می زدند. دوتصویر بزرگ ندا و سهراب با رنگ های شاد و نگاه هایی شاد تر، طعنه می زدند که غم وترس وخفت را بدور بریز، غنچه وجوانه را دریاب ، ترنم چشمه و چشمه خورشید باش !پس از خوش آمد گویی از سوی برگزارکنندگان، حاضرین به نشانه احترام به کشته شدگان راه آزادی ، برخاسته و یک دقیقه در سکوت، یاد آن ها را در جان خویش گرامی داشتند.آقای ناصر کاخساز اولین سخنران نشست بود که مسئله مبرم جنبش ، همانا شیوه سازماندهی آن را مورد نقد وبسط قرارداد. وی اظهارداشت که آنچه سازماندهی عمودی و گود و خطی می نامید ، نمی تواند پاسخ گوی اعتلای حرکت جنبش مردم باشد. وی این گونه سازمان یابی را بنوعی به ایدئولوژی آمیخته دانست که موجب انباشتی ازاطلاعات می گردد که بنوبه خود مانع از بازشدن در های تشکیلات آن به روی توده های مردم خواهد گردید. از دیگر پیآمدهای ناگزیر سازمان یابی های عمودی و گود، شکل نگرفتن روابطه بیرونی ، ایجاد احساس خودخواهی درونی و انحصاری خواستن قدرت، برگذاری حد و مرزهای تنگ برای تغییرو تحول ، علاقه مندی به آمریت، باور به خرد منفصل با یک رهبری بشدت متمرکز، بی اعتنائی به حقوق فردی در سازمان، اعتیاد به سرکوب و از اعتبار انداختن عُرف به مثابه عدم پذیرش حاکمیت عقل سلیم ، هستند. وی در ادامه از عرف سبز نام برد که دارای سازماندهی افقی است. این گونه تشکل یابی با اتکا به شور اجتماعی است تا یک ایدئولوژی. وی بستر و خاستگاه اصلی دمکراسی را تفکیک شرع از عُرف می بیند که در انقلاب بورژوائی به انجام می رسد. ناصر کاخساز جنبشی که درایران جریان دارد را از بزرگترین جنبش های 50 سال اخیر دانست و تاکید کرد که دمکراسی در بستر های عرفی وافقی رشد می کند. وی سپس به تلاش برای ایجاد اتحاد ها اشاره نمود و گفت باید ببینیم در زیر کدام سقف می خواهیم قرار بگیریم. به باور کاخسازسقفی که عقلانیت ایرانی برای اتحاد تدارک می بیند تقدم دمکراسی بر عدالت است . وی ادامه می دهد هراس رژیم از این است که مردم ایران دروازه های تمدن را باز کنند. باید ساختارهای بوروکراتیک و کاریسما پرور را خرد کرد و گذاشت همه بتوانند حرف های خود را بزنند و با همه اختلاف نظر ها به جنبش نسل جوان در ایران بپیوندند. آقای ایرج مصداقی از زندانیان سیاسی دهه 60 در جمهوری اسلامی ، سخنران بعدی بود. وی پس از تشکر از برگزار کنندگان نشست یادآوری نمود که یکماه دیگر، شهریورماه ، بیست و یکمین سالگرد کشتارزندانیان سیاسی درزندان های جمهوری اسلامی است وهنوز"چشم رادرچشمه اشک می شویند!"وی گفت در تمام این سال ها همان بی رحمی در زندان ها چیره بوده است که یک لحظه آن را در مرگ ندا ، جهانیان دیدند . مصداقی که تلاشی پیگیر و خستگی ناپذیر در افشاء جنایت ها و جنایتکاران زندان های جمهوری اسلامی دارد، ادامه داد قبل از هر چیز ایدئولوژی نظام پشتوانه شکنجه و اعدام ها است. این نظام برای همه اقداماتش یک توجیه ایدئولوژیکی دارد و این ایدئولوژی را باید شناخت تا به ریشه های توجیه جنایت ها در زندان ها بعنوان مثال توجیه اعدام کودکان، پی برد. وی از ( فقه جواهری) نام برد که حاکم شرع را مختار می داند درجزئی ترین امور زندگی مردم دخالت نماید و امرو نهی کند. وی این حکم خمینی را که زنان کسانی که برای حکومت جاسوسی نکنند بر آنها حرامند، ناشی از این فقه می داند. خمینی آن روزی که کافرین را می کشند ، یوم الله و قاتلین را بندگان خدا می داند. از این رو این " بندگان خدا" در روزهای فاجعه برای زدن لگد به شکم زندانیان برای افتادن از سکوی اعدام به پائین ، مسابقه می دادند و پس از اجرای امر، نان خامه ای بین یکدیگر تقسیم می کردند!!مصداقی شرحی از رفتار زشت زندانبان بویژه با زنان زندانی داد وگفت به زندانیان زن گناهان جنسی نسبت می دادند و آنها را در " قبر" های شکنجه گاه قرار می دادند. اگراز نظر انسان ها "جعبه" ، "تابوت"، "قفس" و "قبر" و "خانه های سازمانی" و... ابزار شکنجه و فشار های شکننده و طاقت فرسا بر روی زندانی محسوب می شوند، از نظر مسئولین زندان اینها همه "کارخانه" و "دستگاه" محسوب می شوند که آدم های "دیگری" می سازند !زندانبانان چنان مسخ شده اند که باور دارند که زجر و شکنجه برای زندانیانی که مقام انسانی ندارند ، "رحمت" است و آنها را از ناپاکی "خالص" می کند تا شاید دوزخی نشوند !در مورد مصاحبه های تلویزیونی مصداقی گفت ، بازجو یان که خود را خلیفه الله می دانند گاهی آنقدر زندانی را زیرشکنجه و فشار می گرفتند که شرط اعدام او را ، مصاحبه کردن قرار می دادند !!سخنان ایرج مصداقی ، انسان را به دنیای تاریک و خونین دیگری پشت دیوارهای بلند زندان ها ی می برد که با همه افشاگری ها و خاطره نویسی ها ، هنوز بسیار ناشناخته است و هر "تازه واردی" به این سیاه چال ها را شوکه می کند.پس از تنفس کوتاهی که در پایان سخنان ایرج مصداقی سخت ضرور می نمود، میرزا آقا عسگری/ مانی / با زبان شعر به شرح شرارت های اصحاب شرور شرع پرداخت. وی در آغاز به آزادی خواهان از صدر مشروطه تا جنبش کنونی ادای احترام کرد و یاد آور روز 8 آگوست شد که در بالین آرامگاه زنده یاد فریدون فرخ زاد بمناسبت سالگرد قتلش توسط مزدوران رژیم گردهمآئی برگزار خواهد گردید.مانی ، جنبش اخیر را جنبشی برای آزادی خواند و شاید هم برای سکولاریسم و مطرح کرد هر کس با هر نگاه و هر پرچمی که در آن شرکت می کند ، جنبش برای همان است و اینچنین است که جنبش همه را در بر می گیرد. وی سپس با فروتنی گفت که با اینکه 30 سال است بر ضد جمهوری اسلامی شعر نوشته ام باید بگویم که حقیقتا شعرهمان چیزی است که امروز در خیابان ها می بینیم.میرزا آقا عسگری ، نخست شعری را که در سال 1367 برای محمد دریا باری ، یکی از زندانیان سیاسی اعدام شده در زندان های مخوف رژیم سروده بود خواند :دریا سلام سلام دریاییامروز پیک تلخ دهان ، آمد و گفت کشته اند ترا بازو خون باستانیت اینک در گنجینه ها روانست ...فردا دوباره دریا توفانی ستفردا دوباره دردل این خاک غمسرشتباید بپروریمگلخوشه های گندم آزادی رافردا افق چونان همیشه شعله ور و خونی ست ...دومین شعر مانی ، آدراپانا ، نام داشت که نام اسدآباد کنونی است در قبل از حمله اعراب به ایران. مانی به " ویران کنندگان " ایران ، در سیر تاریخ ، بنوبه خود پاسخ می دهد:...و تو ، ای سوسک بیابانی ! چُسنه!و شما سوسمارهای شن زی !بر خاک من بلولید، بلولید اما می دانید گام های کوبنده در راهند.رژه ی آزادی در راه است.سرفرازی در راه است.شما !شما سوسک های حدیث گو سوسمارهای آیه خوان !زیر گام های پرطنین آینده له خواهید شدآینده ای که طنین گام هایش را از هم اکنون می شنوید.درانتها، فرصت کوتاهی نیز به حاضرین داده شد تا به مطرح کردن پرسش ها و نظرات خود بپردازند: در مسئله رهبری جنبش،باید ازروش های مدیریت نوین علمی که می تواند در سیاست نیز بکار گرفته شود بهره برد.؛ آیا توابین قربانیان رژیم هستند ویا از جمله گناهکارانند؟؛ آیا در جامعه ما نیاز به رهبریت وجود دارد؟؛ آیا شعار(استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی) بازگو کننده جنبش ملی است؟؛ این افشاگری های آقای مصداقی که احساس وحشت ایجاد می کند ، نشان از آن دارد که این رژیم حتی اگر دریای خون بپا کند، برخلاف شاه کوتاه نمی آید. پس چگونه باید با آن مبارزه کرد؟؛ این شکنجه گران، بیماران روانی هستند که متاسفانه از همین جامعه برخاسته اند.؛ رهبری می بایست دستجمعی باشد، رهبری ای که با ملت در یک گفتگو قرار گیرد.؛ اهمیت تاکید بر حقوق ملی اقوام و ملیت های ایران در مبارزه برای آزادی و دمکراسی. آقای ناصر کاخساز ضمن پاسخ به سوالات و اظهار نظرات براهمیت بوجود آمدن یک شورای مرکزی رهبری بر اساس تجربیات نهضت ملی که مبارزه در داخل و خارج از کشور را شامل شود ، تاکید نمود و گفت که دولت حقوقی یک وجه الوفاق است.آقای مصداقی در پایان ضمن اینکه زندانیان مقاوم و یا توابین را هرکدام، یک طیف جداگانه خواند گفت که می بایست جایگاه هر شخص را بطور مشخص در آنها بررسی کرد. او از ظرفیت متفاوت انسان ها برای مقاومت مثال آورد وتاکید کرد که انسان ها هریک بنوعی در ذهن خویش امید را زنده نگه می دارند و این امید در سربلندی و پیروزی آنها در شرایط فوق العاده دشوار نقش تعیین کننده ای دارد.

iran11.8.2009

وقتی دیوار اعتماد یک ملت فرو می ریزد دیگر نمی توان بر خرابه های آن تکیه کرد حتی اگر با اشک چشم به پاکسازی اش بر خیزند

بد مستی این طفل سی ساله /منـوچهـر يـزدی

وقتی از سی سال پیش ملت جایش را به امت داد و تا حد گله های گوسفند سقوط کرد و چوپان وظیفه شرعی داشت فقط آب و علف اش را تامین کند ولی بر هویتش بتازد و بر شعورش تردید روا دارد و بر آرزو هایش فاتحه بخواند... حال باید از بیداری این گله انگشت تحیر بدندان گیرند و چاقوی شان را برای بریدن سر بره های سر بهوا تیز کنند...!!!

================
وقتی تاریخ در گمنامی و غربت می افتد ...وقتی از حوادث نمی آموزیم .....وقتی نگاه مان را بر آینده و گذ شته می بندیم.....آنگاه تاریخ تکرار میشود ...!!!

وقتی سی سال پیش توی دهان دولت قانونی زدند و دولت غیر قانونی را بر یک جامعه هیجان زده تحمیل کردند و همگان از درون و برون بر این جا بجایی کف زدند ...حال آمده اند تا بر اساس همان سنت دیرینه توی دهان ملت بزنند و یک دولت را بر یک ملت تحمیل کنند ....!

وقتی سی سال قبل توی دهان سفارت آمریکا زدند و دیپلمات های آمریکایی را تحقیر کردند و عمو سام خم به ابرو نیاورد و چهار صد و چهل و چهار روز خفت و خواری را بر جان خرید تا نوزاد حکومت اسلامی جان بگیرد ...حال باید آمریکا و غرب بنیشینند و شاهد دهان کجی و بد مستی این طفل سی ساله باشند ....!!

وقتی سی سال پیش .....آقایان امام را در ماه دیدند و روشنفکران دینی و ملی مذهبی بر آن مهر تایید کوبیدند ... حال باید هاله نور را بالای سر دولت مشاهده کنند ...

وقتی سی سال پیش بهترین افسران و فرزندان ایران را از دم تیغ گذ رانیدند و رنگ سرخ خون های به ناحق ریخته شده را ندیدند - حال باید امروز رنگ سبز یکی از فرزندان اصیل حکومت دینی را تحمل کنند ...!

وقتی سی سال دنیای دمکراسی کارتری و اعوان و انصارش در بریتانیای صغیر چشمانشان را بر تحقیر یک ملت می بندند و امروز گوشه چشمی بر ما می گشایند حال باید آقایان شگفت زده از این تغییر - فریاد مرگ بر بی بی سی و صدای آمریکا بر دارند و از عهد شکنی...این عزیز دردانه های رسانه ای رنجیده خاطر شوند...

وقتی سی سال انگشت حکومت به سوی بهشت موعود دراز بود و همه وعده ها به آنجا ختم میشد و صدای مظلومیت این مردم به گوش ها فرو نمی رفت حال باید گوش هایشان را برای شنیدن خروش پر صلابت یک ملت از درون قلب های شکسته آماده کنند

وقتی سی سال پیش پایه های یک حکومت را بر مصلحت نظام نهادند واهل فن و دانش را به انزوا راندند... حال باید از سازه های لرزان آن که با غریوی شکاف برداشته است بیم به خود راه دهند....

وقتی از سی سال پیش ملت جایش را به امت داد و تا حد گله های گوسفند سقوط کرد و چوپان وظیفه شرعی داشت فقط آب و علف اش را تامین کند ولی بر هویتش بتازد و بر شعورش تردید روا دارد و بر آرزو هایش فاتحه بخواند... حال باید از بیداری این گله انگشت تحیر بدندان گیرند و چاقوی شان را برای بریدن سر بره های سر بهوا تیز کنند...!!!

تاریخ را نخواندند... تاریخ ملت ایران رااز نیمه هایش خواندند و خود خواسته مرور کردند و به تحریف ارزش های یک ملت دست یازیدند... که اگر چنین نبود حتما ملاحظه می کردند که وقتی دیوار اعتماد یک ملت فرو می ریزد دیگر نمی توان بر خرابه های آن تکیه کرد حتی اگر با اشک چشم به پاکسازی اش بر خیزند...

و امروز آن روز است.... شاید بتوان با شمشیر های آغشته به خون چند صباحی روی پاهای لرزان ایستاد ولی خرابه... خرابه است... باید به حکم تاریخ و اراده ملی گردن نهاد تا راه برای معماران واقعی و دلسوز و بر گزیدگان خرد جمعی و میهن دوستان آرمانخواه هموار گردد...

اراده ملی بر یک رفراندم تعلق گرفته است...

انتقال حاکمیت از حاکمیت فرقه ای به حاکمیت ملت